غریبانه بخوان، حاشیه‌هایی بر متن مطبوعات محلی آذربایجان را
غریبانه بخوان، حاشیه‌هایی بر متن مطبوعات محلی آذربایجان را

در طول ادوار مختلف آذربایجان و در بین شهرهای این خطه، شهر تبریز خاستگاه و پیشتاز در انتشار نخستین نشریات و به ویژه مهد نوآوری و خلاقیت در مطبوعات در ایران بوده است و در حال حاضر نیز با دریافت مجوز بیش از ۳۰۰ رسانه که از این تعداد نیز حدود ۲۰۲ به صورت چاپی […]

در طول ادوار مختلف آذربایجان و در بین شهرهای این خطه، شهر تبریز خاستگاه و پیشتاز در انتشار نخستین نشریات و به ویژه مهد نوآوری و خلاقیت در مطبوعات در ایران بوده است و در حال حاضر نیز با دریافت مجوز بیش از ۳۰۰ رسانه که از این تعداد نیز حدود ۲۰۲ به صورت چاپی منتشر می‌شود که به نوعی بعد از استان‌های تهران، اصفهان و خراسان رضوی در این عرصه پیشگام است.

به گزارش قلم پرس به نقل از خبرگزاری فارس از تبریز، نکته قابل تأمل در این راستا اینکه در حال حاضر بیش از ۲۹۰ روزنامه در کشور منتشر می‌شود که از این تعداد نیز ۱۵روزنامه در این استان منتشر می‌شود که بعد از تهران و خوزستان دارای رتبه سوم در سطح کشور است، حال با این اوصاف حرف حساب ما این است که استان آذربایجان‌شرقی با  این رویکرد و با توجه به پیشینه درخشان در عرصه مطبوعات، جایگاه و وضعیت فعلی مطبوعات محلی این خطه در حال حاضر چگونه است.

حاشیه تا متن مطبوعات محلی آذربایجان/پا به پای مطبوعات محلی در مهد انتشار مطبوعات
جالب‌تر آنکه از ۱۵ روزنامه موجود در این استان که سابقه انتشار برخی از آنها نیز به بیش از پنج دهه نیز برمی‌گردد، یک روزنامه در حد و اندازه و تاثیرگذاری ملی و به ویژه در شأن و جایگاه این استان منتشر نمی‌شود، در این میان مثالی که می‌توان زد، باید به انتشار روزنامه‌های آفتاب یزد، قدس، خراسان و …؛ که خاستگاه اصلی این نشریات شهرهای یزد و مشهد بوده است، اشاره کرد.

در این راستا همچنین می‌توان به دیگر انتشار روزنامه‌ها در استان‌های دیگر هم اشاره کرد که با وجود اینکه سابقه طولانی در عرصه مطبوعات ندارند اما روزنامه‌ای در جایگاه و شأن ملی منتشر می‌کنند که بماند؟!

افزون بر آنچه گفته شد، چالش دیگر در حوزه انتشار روزنامه‌هایی که در سطح استان‌ها منتشر می‌شود، تولید محتوا براساس نیاز روز آن منطقه است، بر این ارتباط تحلیل‌گران حوزه رسانه در کل بر این باورند که مطبوعات محلی و به نقلی نشریات بومی باید بیشترین نقش و مسؤولیت را در حوزه تولید محتوای محلی یعنی پرداختن به نیازها و اولویت‌های توسعه‌ای‌ و مسائل و مشکلات محلی و در نتیجه بها دادن به تولید محلی داشته باشند که با بررسی نشریات محلی این استان می‌توان دریافت که اکثر فعالان این عرصه هر روز پررنگ‌تر از گذشته از رسالت و مسؤولیت اصلی خود فاصله گرفته‌اند.

غریبانه بخوان، حاشیه‌های غریبانه بر متن مطبوعات محلی آذربایجان را
نمونه تاسف بار دیگر انتشار این‌گونه نشریات در استان‌ها اینکه، کمترین توجه و تولید محتوای را در راستای ارج نهادن به آداب و رسوم، تقویت ارزش‌های معنوی و دینی، تقویت آیین‌ها و فرهنگ بومی و انعکاس مشکلات مطابق با ذائقه مردم منتشر می‌کنند.

از سویی، از آنجایی که نشریات محلی به دلیل کارکردهای ویژه خود در حوزه مسائل بومی عمده‌ترین نقش را در شکل‌گیری رفتارهای اجتماعی در پایه‌ترین سطح خود، انعکاس مشکلات مطابق با ذائقه مردم آن منطقه، تقویت فرهنگ و هویت ملی، نظارت بر حاکمان، تقویت نهادهای مدنی محلی و بسیج عمومی را دارا هستند و در نحوه قضاوت و عکس‌العمل مردم در سطوح ملی و بین‌المللی نیز تاثیرگذار هستند و از این رو لازم و ضروری است، اصحاب رسانه و در این میان مدیران مسؤول و متولیان این حوزه با اجرای سیاست‌های راهبردی و درست به این مسائل نیز اهتمام ویژه‌ای داشته باشند.

سکوت مطبوعات محلی سرشار از ناگفته هاست
همانطور که بیان شد؛ برای آسیب‌شناسی مطبوعات ایران و به خصوص مطبوعات محلی و بومی، در کنار مشکلات متعددی که مطبوعات با آن روبه رو هستند، شیوه‌های کمک دولت برای استقلال اقتصادی مطبوعات و توسعه آنها، از جمله مسائلی است که همواره از سوی مدیران مسؤول مطبوعات کشور، با انتقاد و اعتراض روبه رو بوده است.

دیدگاه اول، معتقد است کمک‌های دولت به مطبوعات،گام مؤثری برای رفع برخی مشکلات اقتصادی است. هرچند این گام‌ها، بی‌سامان، لرزان و شکننده است و می‌باید برای ساماندهی آن چاره‌اندیشی شود.

دیدگاه دوم، به طور کلی معتقد به حذف کمک‌های دولتی است. این دیدگاه می‌گوید کمک‌های دولتی چون به شیوه‌ای عادلانه صورت نمی‌گیرد، باعث تبعیض میان مطبوعات دولتی و غیردولتی، محلی، حزبی و غیرحزبی می‌شود.

جالب اینجاست که از نظر اصول حرفه‌ای بیشتر مطالب منتشر شده از سوی نشریات چاپی و پایگاه‌های خبری آذربایجان‌شرقی فاقد ویژگی‌ها و استانداردهای روزنامه‌نگاری‌اند. به طور مثال عمده تیترهای اصلی دارای ارزش خبری قابل توجهی نبوده و از وزن و اهمیت کافی برخوردار نیستند. تیتر و لید مطالب ضعیف بوده و در تنظیم مطالب خبری، مشکل و ضعف جدی وجود دارد.

در تدوین و تنظیم گزارش‌ها عمدتا به کنارهم قرار دادن نقل قول‌ها بسنده می‌کنند. اخبار تولیدی اندک است. در انتشار مطالب اقتصادی بسیار ضعیف‌اند. در ایفای نقش نظارتی خود عمدتاً ضعیف عمل می‌کنند و با وجود آنکه رویکردی انتقادی دارند اما کمتر به اصول حرفه‌ای و اخلاقی توجه می‌شود.

مرثیه‌ای برای مطبوعات محلی
به بیان روشن‌تر، عمده‌ خبرها منتشر شده به نقل از روابط‌ عمومی‌ها، غیرتولیدی و خبرها و تیترها براساس ارزش خبری «شهرت» بوده و جای گزارش‌های تحقیقی خالی است همچنین بسیاری از دست‌اندرکاران و خبرنگاران مطبوعات محلی در تنظیم اخبار، مصاحبه‌ها، انتخاب تیتر و سایر موارد دچار ضعف بوده و دانش کافی را ندارند.

نکته قابل تأمل دیگر اینکه نشریات محلی از نظر گرافیک اصول صحیح زیبایی‌شناسی و طراحی مطبوعاتی را کمتر رعایت می‌کنند. بعضاً انتشار نامرتب دارند. پوشش خبری و موضوعی مورد انتظار مخاطبان خود را برآورده نمی‌کنند و به همین دلیل اغلب با بحران مخاطب روبه رو هستند، و توزیع رایگان این قبیل نشریات نیز نتوانسته زمینه‌ساز تعامل رسانه‌ای مؤثری را فراهم کند همچنین پایین بودن کیفیت مطبوعات محلی در برخی از موارد نشریه‌ای که منتشر می‌شود، برای مخاطب هیچ‌گونه جذبه‌ای ندارد که این خود در پایین بودن میزان تیراژ نشریات محلی بی‌تأثیر نیست.

در هر صورت به عقیده کارشناسان حوزه رسانه، مخاطب‌سنجی یکی دیگر از نیازهای اجتناب‌ناپذیر مطبوعات محلی است که متأسفانه در این راه هم اقدامی خاصی با توجه به ذائقه شهروندان این خطه صورت نگرفته است.

مطبوعات محلی؛رها شده به دست حوادث روزگار
از سویی، یکی از مهـم‌ترین نیازهای اصحاب رسانه و به ویژه روزنامه‌نگاران مطبوعات محلی، داشتن دانش کافی درباره گزارشاتی است که ارائه می‌کنند. یکی از جــدی‌ترین و خوشبختانه سازنده‌ترین انتقادات موجود درباره مطبوعات محلی، فقدان مطالب آموزنده، تنوع خبر، تولیدات خبری و گزارش مهم اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بومی است. روزنامه‌نگاران فقط به حوادث جاری مراجعه و آنها را شرح می‌دهند.

آنچه در این خصوص مهم به نظر می‌رسد، اینکه مطبوعات محلی باید بتوانند علوم تخصصی را به شکل اطلاعات عمومی و قابل درک برای مردم بیان کنند. انجام این کار به شکل خوب بسیار مشکل است و نیاز به دانش فراوان و ذاتــی دارد و نمی‌توان آن را فقط در کلاس‌های درس به دست آورد.

وسوسه‌های ژورنالیستی مطبوعات محلی
در نهایت، اساتید و کارشناسان این عرصه مشکلات و چالش‌های مطبوعات محلی را در دو حوزه محتوایی و فقدان تخصص حرفه‌ای بیان می‌کنند که در این زمینه می‌توان به عدم آگاهی از حقوق و مسؤولیت‌های روزنامه‌نگاری، نداشتن استقلال حرفه‌ای و امنیت شغلی، نابسامانی توزیع آگهی‌های دولتی، نبود چاپخانه مدرن، کاهش سهمیه کاغذ، نبود نظام مالی مشخص و منظم، تقلید غیرخلاقانه از روزنامه‌های سراسری، بی‌توجهی به چرایی و چگونگی رویدادهای محلی، عدم توجه به فرهنگ، رسوم و آداب محلی، نبود نظام تشکیلاتی منظم و هدفمند، طرح انتقادات بی‌هدف، چالش‌های قومی و طایفه‌ای، بی توجهی و کم‌مهری‌های مسؤولان و مدیران، عدم تناسب رشته‌های تحصیلی با فعالیت‌های مطبوعاتی، ضعف نیروهای آموزش دیده و در نهایت دارا بودن نگاه اقتصادی صرف در برخی از این مطبوعات، نبود نیروی متخصص در آنها، وابستگی مالی، مواجه بودن با بحران مخاطب، طرح انتقادات بی‌هدف و کند بودن حرکت مطبوعات محلی، سطح تخصصی پایین و نداشتن صدا و تریبون در ساختارهای دولتی اشاره کرد.

در فرجام سخن باید گفت، درسته استان آذربایجان‌شرقی به نوعی دارای قدمت بالا و سابقه درخشانی در عرصه حوزه مطبوعات دارد، ولی حال سوالی که در این میان مطرح می‌شود اینکه آیا اصحاب رسانه به ویژه مطبوعات محلی این استان، رسالت خود را که همانا روشن ساختن افکار عمومی و بالا بردن سطح معلوعات و دانش مردم است، به خوبی انجام داده‌اند؟ چقدر این مطبوعات در تعیین سرنوشت خود و شهروندان این خطه تأثیرگذار بوده و هستند؟ بودن و یا نبودن مطبوعات محلی چه توفیقی برای زندگی مردم دارد؟ و بسیاری از سوالات دیگر که بماند؟!

* نگارنده: موسی کاظم زاده