ضرورت تداوم گفتمان اعتدال دردیپلماسی
ضرورت تداوم گفتمان اعتدال دردیپلماسی

بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه،طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: در چنین دورانی از شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای صرفاً دیپلماسی و  گفتمان اعتدالی در حوزه سیاست خارجی ایران می‌تواند به خنثی‌سازی اقدامات امنیت‌زدای برخی رقبا و ستیزه جویان در منطقه و جهان منجر شده و در مقابل نیز به امنیت‌زایی جمهوری اسلامی ایران در […]

بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه،طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: در چنین دورانی از شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای صرفاً دیپلماسی و  گفتمان اعتدالی در حوزه سیاست خارجی ایران می‌تواند به خنثی‌سازی اقدامات امنیت‌زدای برخی رقبا و ستیزه جویان در منطقه و جهان منجر شده و در مقابل نیز به امنیت‌زایی جمهوری اسلامی ایران در حوزه پر تنش و آشوب‌زده منطقه جنوب غرب آسیا یاری رساند.

متن یادداشت بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه در روزنامه اعتماد بدین شرح است:

رویکرد اعتدالی و خردورزانه و به دور از افراط و تفریط‌های احساسی، هیجانی و تاکتیکی زودگذر در سیاست خارجی در یکی از بحرانی‌ترین و پرتلاطم‌ترین دوره‌های تاریخی منطقه جنوب غرب آسیا بروز و ظهور یافت، مقطعی که با قدرت‌نمایی داعش و دیگر گروه‌های تروریستی در منطقه و اوج رقابت‌ها و تنش‌های منطقه‌ای همزمان شده بود. این رویکرد توانست تا حدود زیادی از رهگذر تنش‌زدایی با قدرت‌های بزرگ و توافق هسته‌ای (برجام)، عبور از بحران روابط با مهم‌ترین دولت‌های اروپایی و اتحادیه اروپا، تلاش برای حضور فعالانه در سازمان‌های بین‌المللی و کاربست دیپلماسی خردمندانه و تعامل‌گرا و انجام سفرهای دیپلماتیک به‌هنگام و هوشمندانه از انزوای تحمیلی علیه ایران در سطح منطقه و نظام بین‌الملل تا حدودی جلوگیری کرده و با کنار زدن تحریم‌های ظالمانه و ناعادلانه مندرج در قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل که بسیاری از تعاملات بانکی و مالی ایران با سراسر جهان را مشکل ساخته بود، به ترسیم چشم‌انداز روشنی از وضعیت اقتصادی کشور کمک کند. پیامد دیگر این رویکرد اعتدالی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در کنار اتکای به مردم و توان دفاعی کشور، خروج ایران از ذیل فصل (٧) شورای امنیت و زدودن سایه شوم جنگ یا هرگونه اقدام نظامی مسلحانه از سوی بیگانگان به بهانه توسعه برنامه هسته‌ای ایران بود که خود خطرات و پیامدهای مصیبت‌باری را به تصویر می‌کشید. پیامد دیگر سیاست خارجی اعتدالی عادی‌سازی و عبور از بحران روابط با اتحادیه اروپا و به دنبال آن تقویت روابط دوجانبه با دولت‌های عضو بود. همین رویکرد تعاملی تا حدودی نیز توانست به موضع‌گیری‌های مثبت مسوولان اتحادیه اروپا نسبت به ایران منتهی شود. فروپاشی انگاره‌های دشمن‌ساز، بیگانه‌ستیز و نابهنجار از جمهوری اسلامی ایران در نزد افکار عمومی همسایگان و دیگر کشورهای جهان نیز از دیگر دستاوردهای کاربست گفتمان اعتدال در سیاست خارجی ایران بود که به افزایش تعامل و همکاری‌های ایران و همسایگان در یکی از حساس‌ترین دوره‌های تاریخی منطقه کمک کرد. با توجه به فضای پیرامونی ایران در منطقه و تشدید منازعات و خشونت‌های فرقه‌ای و مذهبی و گسترش پدیده شوم و خطرناک تروریسم که امیدی به پایان و ریشه کنی کوتاه‌مدت آن نیست و به همین بهانه نیز منطقه جنوب غرب آسیا و شمال آفریقا سالیانی است که در معرض دخالت‌های قدرت‌های خارج از منطقه و اتحادها و ائتلاف‌های آنان قرار گرفته است، ضروری و منطقی است که رویکرد اعتدالی در سیاست خارجی ایران تداوم یافته و با به کارگیری آن در حوزه تعامل و گفت‌وگو با همسایگان به تنش زدایی و پیشبرد مبارزه با تروریسم و تامین امنیت و ثبات منطقه کمک کند، حوزه‌ای که در کنار مساله اجرای برجام عمده‌ترین موضوعات پیش روی دولت آتی خواهند بود. در چنین دورانی از شرایط بین‌المللی و منطقه‌ای صرفاً دیپلماسی و  گفتمان اعتدالی در حوزه سیاست خارجی ایران می‌تواند به خنثی‌سازی اقدامات امنیت‌زدای برخی رقبا و ستیزه جویان در منطقه و جهان منجر شده و در مقابل نیز به امنیت‌زایی جمهوری اسلامی ایران در حوزه پر تنش و آشوب‌زده منطقه جنوب غرب آسیا یاری رساند. تنش‌زدایی و تقویت روابط با همسایگان و کشورهای پیرامونی به عنوان یک ضرورت و در چارچوب یک برنامه مدون، کاهش نگرانی و بی‌اعتمادی‌های ناشی از دخالت‌های قدرت‌های فرامنطقه‌ای با تاکید بر پیشبرد مبارزه با تروریسم به عنوان چالش اصلی منطقه، کمک به درک و شناخت واقع بینانه از ایران به عنوان یک تمدنی باستانی و کشوری مقتدر، موثر در صلح و ثبات ساز در جغرافیای حساس و پیچیده منطقه برای دیگرانی که با خطاها و اشتباهات استراتژیک خود و با دامن زدن به توهمات موهوم و بی‌اساس به ایران در طی چندین دهه اخیر منطقه را به ورطه تروریسم، بی‌ثباتی، فرقه‌گرایی، خشونت، رودررو قرار دادن دولت‌های منطقه و نابودی زیرساخت‌های کشورهای آن کشانده‌اند، تعریف رابطه‌ای راهبردی با همسایگان در قالب یک مجموعه امنیتی همگون و با حاصل جمع جبری مثبت، ایجاد زمینه‌های لازم برای توسعه اقتصادی و رفاه و پیشرفت کشور که بی‌شک هر کدام بخش مهمی از استقلال، آزادی و اقتدار ملی ایران را رقم می‌زند، می‌تواند به عنوان سرفصل‌های دولت آتی در دستورکار قرار گرفته که در چارچوب گفتمان اعتدال‌گرای سیاست خارجی راه‌حل‌هایی برای هر یک از آنها می‌توان یافت و به شیوه‌ای منطقی و با حفظ عزت و مصلحت اسلامی هر یک از چالش‌ها و مشکلات پیش روی سیاست خارجی ایران را حل و فصل کرد. برخی را بر این گمان است که پیام مردم در انتخابات ٢٩ اردیبهشت نیز تا حدودی معطوف به تایید سیاست خارجی دولت و رضایت عمومی از توافق هسته‌ای و آسان‌سازی روابط بین‌المللی ایران است و تداوم و گسترش سیاست خارجی تعاملی و اعتدال‌گرا می‌تواند خواسته مطلوب جامعه‌ای باشد که در داخل و خارج از کشور بلوغ سیاسی خود را به نمایش گذاشتند و با وجود ارایه وعده‌های افزایش یارانه‌ها، ایجاد شغل و… به پیام سیاست‌های اعتدال‌گرا رویکردی مثبت‌تر نشان دادند که این موضوع به جای خود قابل تامل و بررسی عمیق‌تری از خاستگاه جامعه ایرانی در شرایط کنونی منطقه و جهان است. برخی از مولفه‌های سیاست خارجی اعتدال‌گرا: نفی افراط گرایی/ نفی جنگ‌طلبی / امنیت‌زایی/ گفتمانی مبنی بر ادبیات غیرخصمانه/ تاکید بر منافع و همکاری مشترک و تا حد امکان دوری جستن از موارد اختلاف‌انگیز غیرقابل حل/ تقویت چندجانبه‌گرایی/ به کارگیری راهکارهای حقوقی به جای واکنش‌های بحران‌زا/ تقویت اقتصاد ملی و دانش‌بنیان و مبتنی بر تولیدات داخلی و افزایش توان اقتصاد ملی/ تقویت همبستگی ملی میان تمام مردم ایران و افزایش سطح آگاهی ملی/ تقویت بنیه دفاعی کشور و حفظ اقتدار ملی در جهت حفظ استقلال، ثبات و امنیت ایران.امید است که با به کارگیری مولفه‌های فوق در محیط پر از آشفتگی‌ها و نابسامانی موجود در منطقه جنوب غرب آسیا، سیاست خارجی اعتدال‌گرای جمهوری اسلامی ایران بتواند به پیشبرد منافع ملی ایران و افزایش صلح و ثبات در این منطقه آشوب زده کمک کرده و با تنش‌زدایی و افزایش همکاری‌ها و گفت‌وگوها با همسایگان به ترسیم چشم‌اندازی روشن و به دور از خشونت و تروریسم بینجامد.