«زن» در اندیشه علامه جعفری
«زن» در اندیشه علامه جعفری

آیا کسانی که آرزوی مرد شدن را به زنان تزریق می‌‌کنند، آرزوی چنگیز و نرون شدن را هم که فقط در مردان پیدا شده است، به زنان هدیه می‌‌کنند؟ و کدام زنی که اعتدال روانی داشته باشد، از زن بودن خود احساس ناراحتی می‌کند؟ و از دید وی زن به مرد و مرد به زن […]



آیا کسانی که آرزوی مرد شدن را به زنان تزریق می‌‌کنند، آرزوی چنگیز و نرون شدن را هم که فقط در مردان پیدا شده است، به زنان هدیه می‌‌کنند؟ و کدام زنی که اعتدال روانی داشته باشد، از زن بودن خود احساس ناراحتی می‌کند؟ و از دید وی زن به مرد و مرد به زن وابسته است؛ چنانچه عقل وجدان و نیز عدالت و قانون هر یک به دیگری وابسته‌اند.

به گزارش قلم پرس،از تبریز، علامه جعفری در میان مباحث متعدد خود، موضوع زنان را نیز به تفصیل مورد بررسی قرار داده و بالاخص در این زمینه به سؤالات متعددی که امروزه پیرامون نقش و جایگاه زنان در جامعه، تفاوت‌های زنان و مردان و وضعیت زنان در دنیای معاصر به وجود آمده است، با استناد به آیات قرآنی و احادیث و منابع اسلامی پاسخ گفته است که می‌‌تواند به عنوان منبعی در جهت راهنمایی و حل معضلات مربوط به این قشر عظیم از جامعه باشد.

علامه در تفسیر خطبه‌ هشتادم نهج‌البلاغه به تحلیل ابعاد شخصیت زن می‌‌پردازد و قبل از هر چیز موضوع جایگاه زن و تفاوت آن را با مرد را که در طول تاریخ چه در اندیشه‌های غربی و چه در جوامع اسلامی مطرح بوده است، مورد بررسی قرار می‌‌دهد. وی معتقد است که با وجود دیدگاه‌های مختلف در این زمینه، هنوز مشکلاتی در تبیین اشتراکات و افتراقات میان زن و مرد باقی‌ است؛ به طوری که در غرب کسانی چون برتراند راسل رابطه‌ی زن و مرد را تا حد یک لیوان آب خوردن کاهش می‌‌دهند. از نظر علامه، اگر برخی از نظریه‌پردازان غربی گفته‌اند که زن جنس لطیف نیست و مبنای زیبایی‌هایش تنها مبتنی بر غریزه‌ی جنسی است، حتی ذوق هنری و توان ارزیابی انواع هنرها را هم ندارد، افراط در تحلیل برخی واقعیت‌هاست. یا اگر گفته‌اند زن فقط برای تولید مثل آفریده شده و هیچ کمالات علمی و اخلاقی و عملی دیگری از او متوقع نیست، همه‌ی اینها افراط‌هایی در تفسیر برخی اتفاقات بوده است.[۱]

از نظر علامه به تبع چنین دیدگاه‌هایی است که ارتباط جنسی را بی‌قید و شرط آزاد می‌‌دانند و هیچ قاعده و ارزشی را برای مهار کردن تناسلی که گردونه‌ی خلقت انسان‌های جدید است، نمی‌پذیرد و شرف انسان‌های بعد از خود را به سخره می‌‌گیرد. ولذا علامه این سؤال را مطرح می‌‌نماید که آیا کسانی که آرزوی مرد شدن را به زنان تزریق می‌‌کنند، آرزوی چنگیز و نرون شدن را هم که فقط در مردان پیدا شده است، به زنان هدیه می‌‌کنند؟ و کدام زنی که اعتدال روانی داشته باشد، از زن بودن خود احساس ناراحتی می‌کند؟ و از دید وی زن به مرد و مرد به زن وابسته است؛ چنانچه عقل وجدان و نیز عدالت و قانون هر یک به دیگری وابسته‌اند.[۲]

علامه در بررسی موضوع اختلاف بین زن و مرد تفاوت‌های انسانی را به دو دسته تقسیم‌بندی نموده و تعریف می‌‌نماید. اول: اختلافات اخلاقی و ارزشی که مربوط به جنسیت نبوده و در داخل صنف مردان یا زنان می‌‌توان آن را پیدا کرد و دوم: اختلافات غیرارادی و تفاوت‌هایی که منشأ جنسی دارد و مربوط به طبیعت مرد و زن و نه شخصیت آنها می‌‌باشد که علت آن هم تسهیل و ممکن‌سازی تشکیل خانواده و تولید مثل است که بدون این تفاوت‌ها ادامه‌ حیات انسانی به خطر می‌‌افتد. تفاوت‌های روان‌شناختی میان زن و مرد یکی از واقعیات در تمایز میان زن و مرد می‌‌باشد. از نظر روانشناسی این امر مسلم است که نگاه مرد و زن به حیات از جهاتی کاملاً متفاوت است. مردان با عقل نظری به انعکاس واقعیت توجه می‌کنند، اما زنان مستقیم به حیات می‌‌نگرند. زن در عشق محاسبه نمی‌کند و حق خود را در طبق اخلاص به مرد خویش عرضه می‌‌کند، اما مرد عاشق‌باز محاسبه‌گر است و همین نوع عقل محاسبه‌گر از خلوص عشق می‌‌کاهد.[۳]

علامه با استناد به منابع اسلامی معتقد است که از حیث انسانیت و ارزش الهی، بی‌تردید زنان و مردان مساوی و نزد خداوند همردیف‌اند و تفاوت‌های طبیعی آنها را به حساب تفاوت ارزشی گذاردن، مطلقاً در دایره‌ی تعالیم اسلامی نمی‌گنجد. در این زمینه، علامه به آیه‌ی سیزده‌ سوره‌ی مبارکه‌ی حجرات استناد می‌‌کند که می‌‌فرماید: «‌ای مردم ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را گروه گروه قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید و زندگی هماهنگی داشته باشید و با ارزش‌ترین شما (اعم از زن و مرد) با تقواترین شماست». و یا در سوره‌ی آل‌عمران آیه‌ی ۱۹۵ می‌‌فرماید: «خداوند اجابت‌شان فرمود که من عمل هیچ یک از شما چه زن و چه مرد را تضییع نمی‌کنم».[۴]

همچنین علامه در پاسخ به معضل تقسیم کار در خانواده و جامعه در بین زن و مرد نیز چهار فرضیه را مطرح می‌‌نماید:

اول اینکه دو نفر مستقلاً مدیریت کنند و همه‌ی شئون زندگی را به یک اندازه توسط دو تن سرپرستی و اداره نمایند. این فرضیه متضمن متلاشی کردن خانواده و باعث وقوع انواع تصادم‌هاست. دوم اینکه مدیر کلیه‌ی امور خانواده به ویژه در روابط خارجی، یعنی روابط با جامعه و طبیعت، زن باشد و مرد در این مورد کنار بنشیند تا زن به استقبال انواع درگیری‌ها و تنش‌های اقتصادی و اجتماعی و رویدادهای شکننده برود.  این نیز بسیار مضحک و بزرگ‌ترین ستم به زنان است. فرضیه‌ی سوم اینکه مرد همه‌‌کاره و سالار خانه باشد؛ همچون سلطانی خودخواه و مستبد حاکمیت خود را بر اساس هوس خود اعمال کند و شخصیت و حقوق خانواده را لحاظ نکند. این نیز ظلم آشکار به زن و خانواده است. چهارم تقسیم کار معقول، اخلاقی و عادلانه میان زن و مرد به عنوان دو شریک زندگی و دو انسان برابر، اما متفاوت است و اداره‌ی شورایی خانواده؛ به طوری که هر یک متکفل بخشی از امور حیات مادی و معنوی خانواده شود.[۵]

 

از نظر علامه این دیدگاه چهارم، همانی‌ است که در قرآن نیز به آن اشاره شده است و در توضیح این مسئله با اشاره به آیه‌ی «الرِّجالُ قوّامونَ عَلَی النِّساء» معتقد است که «قوام» به همان معنای متصدی و سرپرست و مسئول است و اشاره به مسئولیت سنگینی دارد که مرد در تأمین مصالح اجتماعی و اقتصادی همسر و فرزندان برعهده دارد. اسلام مرد را مأمور اداره‌ی اجرایی خانواده کرده و مشاورت با همسر را نیز واجب فرموده است. این به معنای قیمومیت نیست که مرد قیم و زن اسیر و کنیز باشد.[۶] همچنین نباید گفت که زنان مطلقاً عقل مشورت ندارند، به‌ویژه که امر قرآنی وجوب شورا در «وَ اَمرُهم شورا بَینَهم» یا «شاوِرهم فی الأَمرِ» نیز هرگز مخصوص به مردان نشده و شامل همه‌ی مسلمین اعم از زن و مرد است؛ زیرا موجود بی‌عقل طرف مشورت قرار نمی‌گیرد. ولذا رفتارهای تحقیرآمیز و ظالمانه‌ای که در برخی خانواده‌های مسلمان با زنان می‌‌شود، هیچ منشأ و توجیه دینی نداشته و مطلقاً قابل استناد به اسلام نیست. در اسلام مرد قیم زن نیست، زیرا شریعت اسلام زنان را در مالکیت و حقوق اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی، اخلاقی و…. کاملاً مستقل شناخته است. [۷]

 

پی‌نوشت‌ها:

۱- آسیه فیروزه‌چی، «استاد جعفری و شخصیت اسلامی زن»، کتاب نقد، سال سوم، شماره‌ی دوازده، صص۲۴۸ـ ۲۴۹٫

۲- همان، ص ۲۵۲٫

۳- محمدتقی جعفری، ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه، ج۱۱، صص۲۵۴ ـ ۲۵۵٫

۴- همان، صص۲۶۵ ـ ۲۶۶٫

۵-  همان، صص۲۶۷ ـ ۲۶۹٫

۶-  شهرام تقی‌زاده‌انصاری، «حقوق و مباحث انسانی زن از دیدگاه علامه جعفری»، ویژه‌نامه‌ی روزنامه‌ی اطلاعات، چهارشنبه، ۲/۹/۸۵، شماره‌ی ۲۳۷۸۱٫

۷-  ترجمه و تفسیر نهج‌البلاغه، ج۱۱، صص۲۷۰ ـ ۲۷۱٫ برای مطالعه بیشتر. ر.ک، کتاب «سیری در اندیشه سیاسی و اجتماعی علامه محمد تقی جعفری»؛ مرکز اسناد انقلاب اسلامی.

پایان پیام/