نمایشگاه نقاشی زمزمه حضور آثار مینا نیک رزم با حضور مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی در نگارخانه میرعلی تبریزی خانه فرهنگ تبریز گشایش یافت.
در این نمایشگاه دهها اثر هنری از این هنرمند به نمایش گذاشته شده است.
درباره این نمایشگاه مطلبی با قلم جواد کریم نژاد تحریر شده که در ادامه می خوانید:
استیتمنت نمایشگاه
نقش تو را چگونه باید زد؟
بزرگ نقاش عالمِ هستی، در آفرینش عاشقانۀ اشرف مخلوقات، در سکوتِ ناگاه ، مسیر آفرینش را به «گلبرگی» سنجاق کرد. «باد» با دستان نوازشگری، رقصکنان در ترانۀ گلبرگ پیچید، گُل خورشید شکفت و هُرم «آتشی» زبانه کشید، در این هنگامۀ شور و شعف، بغض آسمان از سرِ شوق تِرکید و «ابر» باران عشق باراند، صدایی در حال پیچیدن بود و از «خاک» عِطری دلانگیز همچون بوی شعمدانی و اطلسیها؛ فضای هستی را آکنده کرده بود، پاورچین پاورچین، «ماه» با رُخ زیبایش پدیدار میشود، نقاب ابر را از پس چهرهاش نرمنرمک کناری زده و با نور افشانیاش، فرشی به گسترۀ آغوش آسمان میگسترد… هنوز صدا از سمت نیستانی در حال پیچیدن بود.. نه صدا نبود، نغمهای دلنشین بود که به لحن و نوایی «آن» را میسرود، نوایی «همایونی» که در پسِ پردۀ «دلکش شور» در حال طنین بود… ملائک هلهله کنان صف میبستند، «یکتا خالق جهان هستی» از کفِ نسیم در حال دمیدن روح خود به مخلوقی بود، چه لحظۀ زیبایی؟! چه زیبا آفرینشی؟! بدینسان از بهشتیترین شاخهها و با مخملی از طعم باران، «زن» آفریده شد.
نگاه تشنهای به ناپیدای دل مینگریست و بودنش را در «نقش و رنگ» جستجو میکرد، تمنّاگونه و آرام داشت در خود رسوخ میکرد… غوغای آن نوا در حال «زمزمه» بود برای «حضوری» که در جلوهای از تاریکی به نور «من زن خلق شدهام». کمی تأمّل… رنگها از لحظۀ حال به زمانی معلّق، بر پهنۀ سپید بومها جاری میشوند و «زمزمۀ حضور» زاده میشود.
مجموعه نقاشیهای ارائه شده، در این نمایشگاه، نشاندهنده «روحیّات انسانی زنانه» و تعابیر جامعهشناختی نقاش، از زن و سایر پدیدههای اجتماعی به زبان گویای هنر و در قالب نقش و رنگ است که بیشتر به گسترۀ معلّقی از زمان و مکان تعلّق دارند. در مجموعه آثار مینا نیکرزم موضوع «ستایش زن» از اهمیت ویژهای برخوردار است. زنی که از بُعد انسانی، «زن» خلق شدهاست و گوشهای از هنر آفرینش یگانه هنرمند هستی است، زنی که حریمش «حُرمت» دارد و در عین پیچیدگی و رمزآلود بودن ویژگیهایش، توأم با احساس و سرشار از عواطف و مهربانی است.
«جز نقش تو در نظر نیامد ما را جز کوی تو رهگذر نیامد ما را»(حافظ)
*
مینا نیک رزم به سبک سورئالیستی نقاشی میکند، فرا واقعگرایی بخشی از زبان و بیان تصویری و هنری اوست؛ سبکی که هنرمند میتواند با آزادی کامل در ارائه اظهار نظر و رها ساختن خویش از قید و بند سنن، عادات و یاری گرفتن از اشارات درونی، تصویر و تجسمی که از ناخودآگاه میتراود را عینیّت بخشد، هرچند این ترسیم ناخودآگاه، با جهان مأنوس ما تفاوتی هم داشته باشد. آشکار ساختن خصایص پنهان و مبهم زندگی و وجود درونی خود هنرمند و متوسل شدن به انواع سمبولیسم، از بارزههای نقاشی سورئالیستی است.
به جرأت میتوان وی را در زمره نقاشهایی که در هر نمایشگاهش به ترکیببندیها و رنگهای تازهای بر پهنه بوم نقاشی برای بیان مفاهیم و موضوعات ذهنی خود میرسد، دانست. حفظ هویت ایرانی- اسلامی و فرهنگ بومی در خلق آثار نقاشی وی از جایگاهی ویژه برخوردار است. از طرفی در مجموعه آثار نقاشی او، «زن» سمبل معصومیت و تلاش اجتماعی است به بیانی واضحتر؛ بازنمایی عنصر تصویری «زن» در نقاشیهای فیگوراتیو به خصوص در تکپرسوناژهای موجود مجموعه، بیانگر زن بودنِ آن و مبتنی بر تجربۀ زیستۀ زنانه اوست که در فضایی معنایی و تمثیلی، گاه معنویت و معصومیت زن با نقش و رنگ بر سطح بوم مینشیند و گاه نقش اجتماعی و جایگاه زن در فرهنگ ما به تصویر در میآید و در مواردی تعبیری نمادین از تنگناهای جهان زیست زنان در اجتماع پیرامون دارد. هر یک از این پرسوناژها، در شرایط واقعی منطبق بر نگرش و استنباط او از «زن بودن» با آرمانی غیر مادی و برخاسته از درون و ناخودآگاه اوست که بر نگرشی معناگرا و مفهومی دلالت دارد.