دولتمردان اقتصاد مقاومتی را از خودشان آغاز کنند/ از کاسبی با شعار اقتصادمقاومتی تا مسابقه بنر زنی و همایش
دولتمردان اقتصاد مقاومتی را از خودشان آغاز کنند/ از کاسبی با شعار اقتصادمقاومتی تا مسابقه بنر زنی و همایش

تا زمانی که فروشگاه‌های بزرگ بر سر تولید داخلی با پتک می‌زنند و می‌خندند و مسئولان ما شعار اقتصاد مقاومتی را فقط در مسابقه چاپ بیشتر بنرها دانسته و می‌خواهند با یک بنر در جامعه فرهنگ‌سازی کنند وضع اقتصادی کشور بهبود نخواهد یافت. به گزارش قلم پرس به نقل از خبرگزاری فارس، اگر بخواهیم در باب […]

تا زمانی که فروشگاه‌های بزرگ بر سر تولید داخلی با پتک می‌زنند و می‌خندند و مسئولان ما شعار اقتصاد مقاومتی را فقط در مسابقه چاپ بیشتر بنرها دانسته و می‌خواهند با یک بنر در جامعه فرهنگ‌سازی کنند وضع اقتصادی کشور بهبود نخواهد یافت.

به گزارش قلم پرس به نقل از خبرگزاری فارس، اگر بخواهیم در باب اقتصاد مقاومتی سخن برانیم در ابتدا باید تعریف درستی از این مقوله داشته باشیم. شاهد هستیم برخی از افراد غیرکارشناس تعاریف نامناسب و حتی متضادی نسبت به واژه اقتصاد مقاومتی ارائه می‌دهند. مثلا می‌گویند اقتصاد مقاومتی یعنی بهره‌گیری از ظرفیت‌های داخلی، مصرف تولیدات داخل و نگاه صادرات‌گرا !!!

این یعنی اینکه دیگر در جلسات رسمی نباید موز بدهند؛ تازه، دیگر از آن پرتقال‌های ترش و شیرین مارکدار وارداتی هم نمی‌دهند؛ برمی‌دارند از این سیب و هلوی تولیدی کشاورزان استان خودمان می‌دهند. یک دفعه بگویند نیایید دیگر!! (باز هم می‌گویم اگر در جلسات موز ندهند من خبر جلسه را نمی نویسم!) بگذریم…

این برداشت‌های نادرست از واژه اقتصاد مقاومتی سبب شده است که در برخی از استان‌ها در ادارات کلا اصلا میوه ندهند. مثلا یک زمانی سیب‌زمینی ارزان شده بود و برخی مسئولان استان‌های مرکزی و جنوبی برای حمایت از کشاورزان آن منطقه دستور دادند در ادارات به جای میوه سیب زمینی بدهند. واقعا آدم از تعجب شاخ در می‌آورد. به مردم موز نمی‌دهند که سیب‌زمینی روی دست کشاورز نماند!! اصلا بحث موز جداست به کشاورز چه ربطی دارد؟!! همین کارها را می‌کنند که به هیچ جا نمی‌‌رسند.

در استان ما مسئولان دلسوزمان هیچگاه با موز جماعت شوخی نمی‌کنند و خدای نکرده به خاطر چندکشاورز (حالا گیریم زحمتکش) کلاس جلسات را پایین نمی‌آورند.

از بحث میوه هم که بگذریم دیگر من خبرنگار نمی‌توانم از آن خودکارهای «زبرا»، «فینو» و «کلارو» صرف نظر کنم!! می‌خواهند آدم را مجبور کنند با خودکار بیک بنویسد!! من کاری به شهرت جهانی بیک و اینکه بهتر می‌نویسد و به صرفه‌تر است ندارم؛ اگر بخواهند در جلسات به جای خودکارهای خارجی اکثرا ساخت هندوستان، بیک بدهند بلند می‌شوم می‌روم جلوی در استانداری تحصن می‌کنم آنهم از نوع اعتراض آمیزش!!

البته من فکر نمی‌کنم در استان ما چنین اتفاقات ناگواری بخواهد بیفتد؛ ما پایلوت اقتصاد مقاومتی هستیم یعنی اینکه بیشتر از استان‌های دیگر در این جهت حرکت کرده‌ایم. مثلا در استان ما هر قدر هم که سیب و هلوی کشاورزان دستشان باد کند و بگندد مسئولان مقاومت کرده و از خرید میوه‌های داخلی خودداری می‌کنند یا اینکه عمرا شما در جلسات رسمی خودکار ایرانی دست مردم ببینید. لوازم التحریر فانتزی گلی من گلی هم که همچنان استوار و مقاوم در برابر تولیدات داخل استان و کشور خودنمایی می‌کنند و در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی در فروشگاه ها جولان می‌دهند.

از دیگر مواردی که استان آذربایجان‌شرقی را پایلوت و پیشتاز اقتصاد مقاومتی لقب داده همین خودروهای پلاک ارس خودمان است که دیگر جای بحث ندارد؛ مسئولان استان که قصد دارند خود الگوی تحقق اقتصاد مقاومتی باشند بیش‌تر از مردم عادی سوار این خودروهای شاسی بلند تو دل برو می‌شوند و برای اینکه دیگر سنگ تمام بگذارند با همین خودروهای خفن به بازدید از کارخانجات مشکل‌دار می‌روند تا به یاد کارگران مفلس شاسی بلند ندیده بیندازند که چگونه باید برای تحقق اقتصاد مقاومتی حرکت کنند: با ماشین شاسی بلند چندصد میلیونی خارجی ولاغیر!

تحقق کامل و بی‌نقص دولت الکترونیک در بیمارستان‌ها و ادارات!

بیمارستان‌ها و مطب‌های پزشکان نیز در استان آذربایجان‌شرقی همانند سایر نقاط این میهن سرافراز شاهد و ناظر بر تحقق کامل و بی‌نقص برنامه‌های دولت الکترونیک هستند مثلا یکی از مصادیق این مدعا این است که معمولا منشی‌های پزشکان در یک روز به ۸۰۰ نفر شماره نوبت می دهند و به همه این ۸۰۰ نفر تاکید می کنند که فردا راس ساعت ۸ صبح در مطب باشند؛ مردم هم به هر بدبختی هم که شده سرفه کنان، عطسه کنان، غش کنان، لنگ لنگان و در نهایت غرولندکنان ساعت هشت صبح در مطب حاضر می‌شوند و برخی می‌نشینند و مابقی ایستاده منتظر اذن ورود می‌شوند؛ تا آنقدر حرص بخورند که ضمن انتقال ویروس های بیماری به همدیگر بدنشان نسبت به این ویروس‌های بیماری‌زا واکسینه و مقاوم شود.

بالاخره ما در زمینه پیاده‌سازی دولت الکترونیک هم پایلوت و پیشتاز کشور هستیم و مردم هم باید همراهی کنند و ۱۵ ساعت در صف نوبت دهی اینترنتی و ۱۸ ساعت هم باید در اتاق انتظار در شبکه‌های مجازی و الکترونیکی صرف کنند تا اقتصاد مقاومتی و دولت الکترونیک هر دو یک جا تحقق یابند.

و اینکه همین پیاده‌سازی دولت الکترونیک در ادارات موجب شده است تا مردم برای گرفتن یک امضا هر روز همه ادارات و به‌ویژه شهرداری‌ها را درنوردند و با همه کارمندان رفیق فابریک شوند.

خودم را عرض می‌کنم که غیبت نشود؛ چند وقت پیش کارم به یکی از ادارات افتاده بود، هر وقت می‌رفتم یا به نماز و ناهار مشرف شده بودند، یا مرخصی تشریف برده بودند یا پرینترشان خراب بود، یا شبکه قطع شده بود و یا هم امروز همایش داشتند و سرشان شلوغ بود!! از بس رفته بودم همه فکر می کردند من هم پرسنل آنجا هستم؛ هر کس سئوالی داشت از من می‌پرسید و من هم به خوبی مردم را رهنمایی می کردم؛ دیگر به همه امور اداره مذکور مسلط شده بودم. در واقع همه اینها از برکات دولت الکترونیک است.

حرکت پرشتاب برای مواجه با بحران کم آبی!!

مردم خوشان هم که قربانشان بشوم کم نمی‌آورند و در صحنه مصرف نیز همانند سایر صحنه‌ها پیشتاز و انقلابی عمل می‌کنند. اصلا باز خودم را عرض می‌کنم که غیبت نشود. (الکی مثلا) من از دانشگاه آزاد بدون کنکور روستای قنبرآباد بخش کمال تپه قبول شده‌ام، بابای پولدارم هم یک خودروی شاسی بلند پلاک ارس برایم خریده، یک پراید هم که قبلا داشتم. بابای پولدارم هم دندش نرم علاوه بر خودش و مادرم یارانه سه مفت خور دیگر را هم با طیب خاطر دریافت می‌کند. حال بگذریم از اینکه مدام دوستانم را جمع می‌کنم در خیابان‌ها ویراژ می‌دهم و ضمن مصرف بنزین (با طیب خاطر) نقشی هم در زیباسازی ترافیک شهر به عهده می‌گیرم؛ برگشتنی با شیلنگ و آب تصفیه شده حیاط خانه‌مان (دوباره یادآوری می‌کنم الکی مثلا) چنان برقش می‌اندازم که اقتصاد مقاومتی و ابعادش در برابر این همه تجمل و شکوه سر تعظیم فرود می‌آورند ولاغیر!!

بحران کم آبی است دیگر، امروز نشد فردا اتفاق می‌افتد و ما حسرت به دل روزانه دو ساعت زیر دوش آب رفتن و ماشین شستن و حفر چاه غیرمجاز در اطراف دریاچه ارومیه و … می‌مانیم. خوب اگر قرار است با بحران آب رو به رو شویم بهتر نیست هر چه زودتر دست بکار شویم و گال قضیه را بکنیم و زود بدخت شویم برود پی کارش؟!! دیگر این دست آن دست نکنیم!

از آن طرف می‌بینیم مثلا شب عیدی آجیل شده است ۶۰ هزار تومان، مردم هم به جای اینکه از خرید این کالای به شدت ضروری صرف نظر کنند، در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی با مقاومتی زایدالوصف به سمت آجیل فروشی‌ها هجوم می‌برند تا خدای نکرده از بی آجیلی تلف نشوند و آبرویشان پیش در و همسایه نرود. طرف هم بر می‌دارد قیمت را بالاتر می‌برد. (من هم بودم همین کار را می‌کردم.)

آسوده باش من اقتصاد مقاومتی‌ام!

از آجیل هم که بگذریم دیگر نمی‌توانیم از آن مانتوهای «keep kalm i am queen» بگذریم. خدا را شکر همه این روزها ملکه هستند؛ ظاهرا آقایان هم بدشان نمی‌آید ملکه شوند و در این عرصه گوی سبقت را از خانم‌ها هم ربوده‌اند.  بر می‌دارند از آن شلوارهای (رویم به دیوار) تنگ پاره پاره خاکستری رنگ می‌پوشند که به این سوی چراغ چشمک زن ADSL قسم اگر از این پیژامه‌های خط خطی دوخت خدیجه خانم خودمان بپوشند سنگین‌ترند!! یک دفعه نپوشید دیگر! (پسر هستند دیگر؛ دوست دارند ملکه شوند!!!) البته برای دوخت این شلوارهای (گلاب به رویتان) تنگ و پاره کمترین میزان پارچه مصرف شده و می‌توان به ضرس قاطع ادعا کرد گام موثری در جهت تحقق اقتصاد مقاومتی محسوب می‌شود ولاغیر!!

بدین ترتیب اگر روی مانتوهای خانم‌ها و تی‌شرت‌ها و شلوارهای آقایان به جای «کیپ کالم آی اَم کوئین» بنویسند «کیپ کالم آی اَم اقتصاد مقاومتی» همه مسائل خود به خود حل می‌شود!!!!

اما رسانه‌ها و خبرگزاری‌های استان هم نقش بی‌بدیلی در تحقق اقتصاد مقاومتی ایفا می‌کنند و این نقش به‌ویژه به هنگام ارائه دستمزد و حقوق خبرنگاران بیشتر به چشم می‌آید. آنقدر کم می‌دهند که بعضی وقت‌ها یادمان می‌رود قرار است حقوق بدهند و پیگیر نمی‌شویم! بیچاره‌ها خودشان زنگ می‌زنند می‌گویند: «مگر نگفتم شماره کارت بفرست حقوقت را واریز کنم، زود باش دیگر!!» وقتی هم که اعتراض می‌کنیم می‌گویند: «با این حقوق‌های نجومی ذخیره‌ها، اختلاس‌های پی در پی و بخور بخوری که به راه افتاده همین قدر به ما می‌رسد؛ دیگر ناشکری نکنید. اگر در زندگی خود طریق اقتصاد مقاومتی را در پیش گیرید همین میزان حقوق شما را کفایت می‌کند تازه بیشتر حقوقتان را هم می توانید پس انداز کنید!!!!!!!!!!!!!!»

اینجا دیگر باید ۲۰ بار آن شکلک تعجب تلگرام را بیاوریم که متاسفانه امکاناتش را نداریم؛ خودتان هر جور صلاح می دانید تعجب کنید!!

اقدام و عمل به برنامه‌های اقتصاد مقاومتی در سخنرانی‌ها و بنرها!!

اگر از جنبه‌های دیگری به مقوله اقتصاد مقاومتی نظری بیفکنیم نباید برگزاری همایش‌ها و سمینارها و ارائه سخنرانی‌های شورانگیز مرتبط با بحث را از نظر دور بداریم. نصب بنرهای خوش رنگ با کیفیت در در و دیوار شهر هم که دیگر جای خود دارد و این امور در واقع تحقق عینی بخش دوم شعار سال یعنی «اقدام و عمل» به شمار می‌روند.

مسئولان دلسوز استان ما هم همواره در «سخنرانی»‌های خود تاکید دارند که اقتصاد مقاومتی را در عمل می‌خواهیم نه در «سخنرانی» و نصب بنر؛ در بنرهای رنگارنگی هم که در جای جای شهر نصب می‌شود اقدام و عمل طوری نوشته و برجسته‌سازی می‌شود که بیشتر به چشم بیاید و در مجموع همه این اقدامات موجب می‌شود اقتصاد مقاومتی رنگ عمل و اقدام به خود بگیرد یعنی در سخنرانی‌ها و بنرهای نصب شده عبارت « اقدام و عمل» بیش از عبارت «اقتصاد مقاومتی» خودنمایی کند.

این مطلبی هم که به قلم ضعیف و پر نقص حقیر نگاشته شده و در حال خواندن آن هستید از دیگر مصادیق اقدام و عمل به اقتصاد مقاومتی به شمار می‌رود. یعنی تعریف عبارت «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» از جنبه‌های مختلف و بررسی موشکافانه واژه واژه آن تا اینکه بالاخره امسال هم به پایان برسد و مشغول تعریف شعار سال بعدی باشیم ولاغیر!!!!

اگر نگاه جدی‌تری به اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل داشته باشیم

اما اگر نگاه جدی‌تری به مقوله اقتصاد مقاومتی و اقدام و عمل داشته باشیم باید فراموش نکنیم تا زمانی که مسئولان خود را هم سطح و هم درد با مردم بویژه قشر مولد کارگر ندانند، اقتصاد مقاومتی رنگ تحقق واقعی به خود نخواهد گرفت. تا زمانی که کارمندان ادارات وقت کشی و تحمیل آمد و شدهای مکرر را بر مردم حلال بدانند و ترسی از حرام بودن دستمزدی که از بیت المال دریافت می‌دارند نداشته باشند، حتی اگر پایلوت اقتصاد مقاومتی هم باشیم و هزاران عنوان دهن پر کن دیگر را هم یدک بکشیم، در اصل چیزی جز زیان و خسران و اتلاف منابع عایدمان نخواهد شد. تا زمانی که نگران بحران هولناک آبی نسل‌های آتی خود نباشیم و بی‌مهابا آب هدر دهیم چیزی جز تف و لعنت آیندگان گریبانگیر ما نخواهد شد.

اقتصاد مقاومتی ملزوماتی دارد. نصب بنر و سخنرانی‌های شورانگیز دردی را دوا نمی‌کند. در این عرصه توجه به سیاست‌های توسعه بخشی، توسعه کسب و کار، پویایی روابط سه حوزه تقاضا، عرضه و نهادهای اشتغال همتی عاشورایی می‌طلبد. نباید فراموش کرد که  تمرکز بر بنگاه‌های خرد و متوسط (که بیشترین سهم اشتغال را دارا می باشند)، جذب سرمایه گذاری خارجی، توجه به برنامه های اشتغال محور و اصلاح جهت گیری نظام آموزشی مهارتی در انطباق با نیازهای بازار کار قبل از برنامه ریزی های اقتصادی، تحول فرهنگی و آمادگی روانی جامعه را می‌طلبد.

عدالت بنیان کردن اقتصاد و رفع تبعیض‌ها و شکاف طبقاتی، ارتقای بهره‌وری، قطع وابستگی بودجه به نفت، ارتقای نقش دانشگاه‌ها در حل مسائل کلان و هزاران مورد دیگر از این دست باید دست در دست یکدیگر دهند تا اقتصاد مقاومتی که اقتصادی درون‌زا، برون‌نگر، دانش‌بنیان، صادرات محور، مردمی و عدالت‌گرا و … است رنگ اقدام و عمل به خود گیرد.

مع الوصف مدیریت ارشد استان و به‌ویژه شخص استاندار محترم که با تلاش‌های شبانه‌روزی خود توانسته‌اند عنوان پایلوت اقتصاد مقاومتی را برای استان به ارمغان بیاورند در نشست‌ها و جلسات مختلف بر عملی شدن تمام و کمال راهبردهای اقتصاد مقاومتی تاکید و تصریح دارند اما واقعیت این است که دستیابی به اهداف والای سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی عزمی ملی و عمومی می طلبد و صدالبته مردم در این عرصه محوری ترین نقش را به عهده دارند.

*******************

نگارنده: لیلا حسین‌زاده