سهام عدالت را از چنگ طبقات ضعیف در نیاورید!
سهام عدالت را از چنگ طبقات ضعیف در نیاورید!
وسوسه فروش سهام عدالت و مصرف کردن آن برای طبقات ضعیف به طور طبیعی وسوسه‌ای بسیار قوی است. تحریک به فروش دارایی طبقات ضعیف دقیقا بر عکس چیزی است که در ادبیات اقتصاد فقر مورد تجویز قرار می‌گیرد. فرآیند فقرزدائی از طریق دارایی-سازی (Asset Building) اتفاق می‌افتد و باید تلاش کرد تا فقرا بیشتر پس‌انداز کنند و بیشتر دارایی‌سازی کنند.

قلم پرس – یادداشت – دکتر محمد کلامی – تحلیلگر اقتصادی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی:  در جدیدترین نظریات اقتصاد فقر، روی جنبه‌های شناختی فقرا تأکید می‌شود. به این معنا که اگر فقرا بتوانند تصمیم‌های درست اتخاذ کنند می‌توانند به راحتی از فقر خارج شوند. البته باید متذکر شد که وقتی گفته می‌شود علت گیرافتادن فقرا در دام فقر نحوه تصمیم‌سازی خودشان است به این معنا نیست که «فقر احمق می‌کند»! بلکه طبیعت انسان‌ها اینگونه است که وقتی شخص در شرایط کمبود و نداری قرار می‌گیرد، به طور غریزی تمام دغدغه‌اش حفظ حیات و گذران زندگی روزمره خواهد شد. بنابراین طبقات ضعیف به جای اینکه ریسک کارهای پربازده را به عهده بگیرند و در سرمایه‌گذاری‌های بلندمدتی که پر بازده هستند مشارکت کنند، از هرگونه ریسک و یا به تعویق انداختن مصرف اجتناب می‌کنند.

بنابراین، وسوسه فروش سهام عدالت و مصرف کردن آن برای طبقات ضعیف به طور طبیعی وسوسه‌ای بسیار قوی است. تحریک به فروش دارایی طبقات ضعیف دقیقا بر عکس چیزی است که در ادبیات اقتصاد فقر مورد تجویز قرار می‌گیرد. فرآیند فقرزدائی از طریق دارایی-سازی (Asset Building) اتفاق می‌افتد و باید تلاش کرد تا فقرا بیشتر پس‌انداز کنند و بیشتر دارایی‌سازی کنند.

فلسفه دستور مقام معظم رهبری مبنی بر آزادسازی سهام عدالت، این است که در این تورم و شرایط اقتصادی نامناسب طبقات ضعیف بتوانند کمی این درد و رنج را راحت‌تر تحمل کنند. بنابراین کلیت آزادسازی سهام عدالت بسیار ایده خوبی است، اما آنچه که در تحقق این فلسفه اهمیت زیاد دارد «جزئیات» مربوطه است.

یکی از نقاط گلوگاهی در رابطه با توانمندسازی فقرا و طبقات ضعیف، که در ادبیات تأمین مالی خرد (Micro-Finance) مورد توجه ویژه قرار می‌گیرد، عدم دسترسی ایشان به اعتبار و وام است. وقتی دسترسی به وام وجود داشته باشد امکان تشکیل دارایی و یا راه‌اندازی کسب و کار برای فقرا به وجود می‌آید.

اما یکی از علل اصلی عدم دسترسی فقرا به وام و اعتبار، فقدان ضمانت (یا وثیقه) لازم برای بازپس‌دادن وام است و این امر باعث افزایش متوسط ریسک وام‌دهند و کژگزینی(Advers-selection) و نتیجتا افزایش هزینه وام برای فقرا می‌شود.

سهام عدالت می‌تواند به عنوان یک وثیقه بسیار مناسب برای فقرا در نظر گرفته شود. حال که فقرا و طبقات ضعیف این دارایی بشدت نقدشونده را دارند و با فشردن یک دکمه امکان مصادره آن وجود دارد بهتر است همین دارایی وثیقه وام فقرا قرار بگیرد و در رهن بانک یا موسسه‌ای که وام می‌دهد قرار بگیرد. این روش بسیار مناسب‌تر از ایجاد امکان فروش مستقیم است.

پ.ن.: عرضه سهام عدالت ممکن است منجر به اثراتی منفی در بازار سهام هم بشود که در اینجا و طرح این ایده مورد توجه نبوده است، ولی به نظر می‌رسد در آن راستا هم کمک کننده باشد.