جوانها به دو جبهه تقسیم شده بودند. جبهه اول اینطرف و جبهه دوم آنطرف ایستاده بودند. این جنگ اما به ضرر بیطرفانی که فقط از وسط رد میشدند تمام شد به گزارش قلم پرس، بهنام عبداللهی: سالها بود که تبریز چنین برفی به خود ندیده بود. هجوم مردم به فضاهای عمومی شهر به گفته مسئولان […]
جوانها به دو جبهه تقسیم شده بودند. جبهه اول اینطرف و جبهه دوم آنطرف ایستاده بودند. این جنگ اما به ضرر بیطرفانی که فقط از وسط رد میشدند تمام شد
به گزارش قلم پرس، بهنام عبداللهی: سالها بود که تبریز چنین برفی به خود ندیده بود. هجوم مردم به فضاهای عمومی شهر به گفته مسئولان مدیریت بحران و شهرداری، باعث ایجاد ترافیک در سطح شهر و ایجاد مشکل در خدمترسانی شده بود.
برف پنجشنبهشب ساعتها به صورت مداوم بارید و از صبح جمعه، برفبازی در ائلگلی، یکی از اصلیترین و بزرگترین پارکهای تبریز آغاز شد. کودکان، جوانان و حتی سالمندان به همدیگر گلوله برفی پرتاب میکردند و میخواستند از یک جمعه برفی لذت ببرند. آن اتفاق تلخ عصر جمعه افتاد.
محمد یکی از شاهدان عینی ماجراست. میگوید در مسیری که از ائلگلی به شهربازی لونا پارک میرسد، جوانان مشغول برفبازی بودند. نمیدانم یکباره چه شد که آنها به دو گروه تبدیل شدند و تصمیم گرفتند دختران و زنانی را که از میانشان رد میشوند به گلولههای برفی مهمان کنند.
او میگوید البته اولش برف پرتاب میکردند بعد … ، ادامه ماجرا همان فیلم کوتاهی است که تقریبا در تمام صفحات و کانالهای شبکههای اجتماعی با عنوان «رفتار وحشیانه» و «بیفرهنگی» و… منتشر شده است.
دو زن از میان جوانان رد میشوند که به یکباره همه به سمتشان هجوم میآورند و تعرض اتفاق میافتد. وقتی هنوز هوا روشن بود و ساعت ۴ بعد از ظهر را نشان میداد.
محمد میگوید ماجرا در فیلمی که پخش شد خلاصه نمیشود. زنها و دختران دیگری هم مورد تعرض قرار گرفتند. حتی زنانی که با همسرشان قدم میزدند نیز از دست جوانان حاضر نمیتوانستند در بروند؛ به این طریق که شوهرشان را به آنور هل میدادند و کار خودشان را میکردند.
انتشار این فیلم بازخوردهای منفی فراوانی در پی داشت. بهطوری که به بدنام شدن تبریزیها و زیرسوال رفتن فرهنگشان ختم شد. صبح شنبه یکی از موضوعات داغ مورد بحث بین جوانان در مدرسه و دانشگاه و حتی بزرگسالان در کوچه و خیابان و اداره، همین فیلم بود. خیلیها میگفتند با دیدن این فیلم فشار عصبی سنگینی را متحمل شدهاند.
بسیاری از شهروندان خواستار ورود دستگاه قضا به این موضوع و دستگیری عاملان شدند. این اتفاق افتاد. سرهنگ نوروزی، فرمانده انتظامی شهرستان تبریز خبر داد که چندتن از افراد فرصتطلب که برای شهروندان مزاحمت ایجاد کرده بودند، دستگیر و به مرجع قضایی معرفی شدند.
با فاصلهای اندک، دادستان تبریز هم گفت که مزاحمین پارک ائلگلی پس از تفهیم اتهام به زندان معرفی شدند. اما ماجرای دستگیری به اینها خلاصه نشد. دیروز یعنی بعد از گذشت ۳ روز از اتفاق، شعفی، معاون اجتماعی نیروی انتظامی آذربایجان شرقی از دستگیری ۴نفر دیگر در رابطه با همان ماجرا خبر داد.
آنطرف، جوانان تبریزی به دستگیری عوامل این ماجرا راضی نشدند. آنها دوست داشتند کاری بکنند بلکه آبرویی که از دست رفته برگردد. تقدیم گل به دختران و زنان در ساعت ۴ بعد از ظهر روز یکشنبه، پویشی مردمی بود که بعد از اطلاعرسانی در فضای مجازی، به حقیقت پیوست. عکسهای این پویش نیز به طرز وسیعی در فضای مجازی منتشر شد و بازخوردهای مثبتی در پی داشت. گرچه عدهای معتقد بودند کار از این کارها گذشته است.
اما هیچ تضمینی وجود ندارد که در آینده با بارش برف، این اتفاق تکرار نشود. برای جلوگیری از بروز چنین معضلاتی چه باید کرد؟
دکتر یدالله آسانی، روانشناس معتقد است این رفتار ناشایست اجتماعی باید بهصورت علمی بررسی شود تا شاهد تکرارش نباشیم.
او میگوید: چیزی که درمورد حادثه انسانی پارک ائلگلی تبریز میتوان مطرح کرد، نظریه یادگیری اجتماعی است. رفتارهای قابل مشاهده به راحتی قابل تقلید و یادگیری هستند.
دکتر آسانی میگوید فیلم را بارها دیده و به این نتیجه رسیده است که ابتدا ۲ یا ۳ نفر از جوانان درگیر موضوع هستند و بقیه حاضران رفتهرفته به آنها اضافه شدند.
او توضیح میدهد: شاید در آن جمع ۲ یا ۳ نفر از نظر فرهنگی و اجتماعی دچار مشکل بودند و آن حرکت زننده را انجام میدادند اما بقیه، بر اساس پیشزمینههای انحرافی که داشتند درگیر موضوع شدند. حتی این را هم میتوان مشاهده کرد که برخی با سرعت، تعرض انجام میدادند و برخی بااحتیاط عمل میکردند.
این روانشناس ریشه روانشناختی این حرکتها را در تربیت میداند: اگر بتوانیم کودکان و نوجوانانمان را بهگونهای تربیت کنیم که قادر به تشخیص خوب و بد باشند، در موقعیتهای مختلف با هررفتاری همراهی نمیکنند.
بعد از انتشار فیلم، هرچند به صورت معدود، اما افرادی بودند که جوانان خاطی را مقصر یا گناهکار نمیدانستند. آنها میگفتند اگر تفریح سالمی وجود داشت، قطعا اتفاق اینچنینی رخ نمیداد.
دکتر آسانی هم میگوید: یکی از دلایل عمده بروز چنین رفتارهایی، هیجانهایی است که هیچگاه تخلیه نمیشوند. برای مثال فردی که مدام ورزش میکند و هیجان و انرژیاش را آنجا تخلیه میکند، بعید است به چنین کارهایی ناشایست دامن بزند.
او فشار خانوادهها را هم عاملی تاثیرگذار میداند و میگوید: چهارشنبهسوری در پیش است. باز شاهد برخی حرکات و رفتارهای خطرناک جوانان خواهیم بود که علل دخیل در وقوع آن، بیارتباط با علل وقوع حادثه ائلگلی نیست.
موسی نیرومند نیز یک جامعهشناس است که باور دارد پیشگیری از چنین اتفاقاتی، مسلتزم جلوگیری از بروز ناهنجاریهای ریز و درشت در جامعه است.
او توضیح میدهد: رفتارهای ناهنجار در میدانهای مختلف دیده میشوند؛ رد شدن از چراغ قرمز، دروغ گفتن، پرخاشگری در کوچه و خیابان. زمانی که برای مقابله با اینها برنامهای نداریم و حساس نیستیم، باید خود را برای بروز و ظهور برخی رفتارهای ناهنجار شدیدتر مثل تعرض آماده کنیم.
به گفته برخی از شاهدان عینی، جوانانی که دست به چنین کاری زده بودند، بیشتر از اهالی مناطق پایینشهر تبریز بودند. عدهای این را عاملی تاثیرگذار میدانند درحالی که نیرومند معتقد است: شاید ساکنان حاشیه شهر اینگونه خود را تخلیه میکنند درحالی که ممکن است ساکنان بالای شهر به کارهای فجیعتری دست بزنند.
او میگوید که باید در پی ریشهها باشیم و طبقاتی رفتار نکنیم: اتفاق روز جمعه یک هشدار بود که حساس بشویم و رفتارهای جامعه را مطالعه کنیم.
این جامعهشناس معتقد است سیستم آموزش و پرورش و خانواده به عنوان تاثیرگذارترین نهادهای یک شخصیت اجتماعی مطرح هستند. برای مثال افرادی که رفتار تهاجمی از خود نشان میدهند ممکن است در خانه و خانواده مورد تحقیر قرار گرفته باشند برای همین باید با توجه به این نکات، حتی زمینههای بروز چنین ناهنجاریهایی را از بین ببریم.
بعد از انتشار فیلم، یکی دیگر از موضوعات پربحث این بود که اصلا نباید فیلم پخش میشد چون با آبروی یک ملت بازی میکند. اما عدهای دیگر میگفتند اگر چنین فیلمهایی پخش نشود و چنین افرادی مورد تقبیح و مجازات قرار نگیرند، رفتارهایشان را تکرار میکنند.
نیرومند میگوید: چیزی که در جامعهشناسی به عنوان ناهنجاری میشناسم، در تئوریهای دینی و اسلام، منکر است. انتشار این فیلم اگر چه ممکن است تقبیح چندنفر را به همراه داشته باشد، اما به صورت عمده بدآموزی دارد. ما باید معروف را در جامعه نشر دهیم نه منکر.
واقعیت این است که در هنگام بروز چنین اتفاقاتی، اقشار مختلف جامعه واکنشهای هیجانی نشان میدهند و مسئولان نیز چندروز برای تسکین افکار عمومی به کارهایی سطحی دست میزنند. حال آنکه شاید لازم باشد بیشتر از نیروی انتظامی، آموزش و پرورش، فرهنگ و ارشاد اسلامی و… روی موضوع حساس شوند.
اصلا باید بررسی کرد که میلیونها جوان ایرانی اگر در شرایط مشابهی قرار بگیرند، چه رفتاری از خود نشان میدهند؟ آیا زنان و دختران با دیدن تجمع مشکوک جوانان، بهصورت اتفاقی از وسط آنها رد شدند؟ آیا گلدادن میتواند آبروی رفته را برگرداند؟ آیا جمعه سیاه ائلگلی گامی برای عادیسازی ناهنجاریها بود؟
منبع: عصر تبریز