به گزارش قلم پرس، توجه به مقوله فرهنگ و اجتماع در مکانهای عمومی، دغدغهای است که متولیان شهری در پی پاسخ به آن هستند. تبدیل فضاهای عمومی به فضاهای شهری فعال نیز از این موضوع مستثنی نیست و در این بین سازمان قطار شهری تبریز و حومه برای تحقق این مهم پیشقدم بوده است؛ به طوری […]
به گزارش قلم پرس، توجه به مقوله فرهنگ و اجتماع در مکانهای عمومی، دغدغهای است که متولیان شهری در پی پاسخ به آن هستند. تبدیل فضاهای عمومی به فضاهای شهری فعال نیز از این موضوع مستثنی نیست و در این بین سازمان قطار شهری تبریز و حومه برای تحقق این مهم پیشقدم بوده است؛ به طوری که در سال های ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ شاهد اجرای آثار هنری با مضامین اجتماعی و فرهنگی در ایستگاههای مترو تبریز هستیم.
بدون شک استفاده از نقشهای هنری عمومی تأثیری شگرف در افزایش مطلوبیت ایستگاههای مترو داشته است و شاهد هستیم که شهروندان در مواجه با این آثار، دقایقی را مکث کرده و فارغ از هیاهوی شهر، غرق در این آثار میشوند که یادگار اعصار و بزرگانی است که روزگاری در عرصه علم و ادب قلم زدهاند و نقشی نو در افکندهاند و مرغ سخنشان، بریدوار به عصر کنونی و به دست ما رسیده است. این آثار، ترجمان احوال پیشینیان و اقوال آنهاست که ما انسانهای عصر کنونی از آن رهتوشه عبرت بگیریم و بدانیم که تبریز همچون کوهی پرصلابت و استوار در بطن تاریخ سخن از دیرینگان دارد و خود پیری است ارجمند در اعصار تاریخ که افتخار ایرانیان است.
اثر زیر، یکی از آثار قابل توجه شخصیتهای برجسته آذربایجان در صد سال اخیر است که در ایستگاه میدان ساعت خط یک قطار شهری تبریز توسط فرزانه مدهوش و نفیسه زارع طراحی و اجرا شده است. این اثر با استفاده از آهن (فلزی) و فن هنر چیدمان (Installation Art) اجرا شده است.
آذربایجان، یکی از دورانسازترین مناطق ایران محسوب میشود که در طول تاریخ، فرزندان والامقامی را در خود پرورانده است. این اثر برای تکریم دلاوریهای شخصیتهای برجسته صد سال اخیر منطقه آذربایجان خلق شده است. هر بنایی بر اساس ستونهای خود استوار و پایدار است؛ تاریخ و فرهنگ نیز از این قانون مستثنا نیستند.
در طرح حاضر با ایجاد ستونهای نمادین و الهام از این مسئله و چیدمان توالی زمانی، تلاش شده تا استحکام و جاودانگی نقش مفاخر در فرهنگ و تاریخ این سرزمین نشان داده شود.
فیروزه جهان اسلام (مسجد کبود)، دیگر اثری است که در ایستگاه شهید بهشتی خط یک قطار شهری تبریز توسط صابر بقال اصغری با استفاده از سنگریزههای رنگی و طبیعی دریای خزر و بهرهگیری از تکنیک موزائیک سنگ (چینقیل دؤشه مه) که یک کار ابتکاری و نو بوده و دارای نشان ملی است، اجرا شده است.
مسجد کبود از مساجد تاریخی شهر تبریز در دوره قراقویونلوها به دستور سلطان جهانشاه بن قره یوسف در سال ۸۷۰ هجری قمری احداث شده است. نوع و ظرافت کاشیکاری و انواع خطوط به کار رفته در آن، جزو شاهکارترین و ظریفترین تکنیکهای کاشیکاری معرق دنیا قلمداد میشود و به دلیل رنگ لاجوردی آن، سبب شده است که به «فیروزه جهان اسلام» شهرت یابد. مسجد کبود فعلی، بخشی از ابواب البِّر مظفریه است.
اثر حماسه کوراوغلو در چنلی بئل نیز دیگر اثر هنری است که توسط فرزانه مدهوش و با استفاده از آهن (فلزی) در ایستگاه آبرسان – خط یک قطار شهری تبریز اجرا شده است.
کوراوغلو از گونه داستانهای حماسی آذربایجان است، پژوهشگران ریشه این افسانه را در شورشهای دهقانی جلالی میدانند که در عصر صفویه (سدههای ۱۶ و ۱۷ میلادی) رخ داده است. بنمایه داستان کوراوغلو بر پایه مبارزه با ستمگران است. در این داستان اگرچه دیو، پری و اژدها وجود ندارد، اما سخن از اسبانی افسانهای با نامهای قیرات و دورات است که نیروی فراطبیعی داشتـه و سرشتشان زمینی و دریایی است.
این طرح با نشان دادن سه داستان در یک کادر، اسبهای افسانهای (قیرات و دورات) که همیشه و همه جا در کنار کوراوغلو بودهاند و نیز صحنه نبرد کوراوغلو با اصلانپاشا و نمایش ساز زدن و عاشیقی کوراوغلو در قلعه چنلیبئل در وصف گیزیراوغلی اجرا شده است.
یکی از آثار قابل توجه در ایستگاههای مترو تبریز اثر مشاهیر آذربایجان است که در ایستگاه دانشگاه خط یک قطار شهری تبریز طراحی و اجرا شده است. این اثر توسط فاطمه محمودزاد کهنموئی با استفاده از فایبرگلاس طراحی و اجرا شده است.
در این اثر هنری تلاش شده است به مقتضای توجه به موقعیت جغرافیایی ایستگاه مترو در جوار دانشگاه تبریز و رسالت مراکز علمی در دانشپروری، ضمن توجه به المانهای معماری سر در دانشگاههای مشهور تبریز، از جمله دانشگاه علوم پزشکی و خود دانشگاه تبریز، از طراحی شخصیتهایی همچون خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی سازنده مجموعه دانشگاهی ربع رشیدی، استاد شهریار، پروفسور هشترودی و برخی از شهدای مشهور که فارغ التحصیل دانشگاه تبریز هستند، به زبان هنر سخن گفته شود. در پشت این شخصیتها، هنرمند کوشیده تا از ابنیه تاریخی ارک علیشاه تبریز و مجموعه ربع رشیدی یادکردی داشته باشد.
اثر بازار مسگران با طراحی و اجرای علیرضا رضایی در ایستگاه شهید بهشتی خط یک قطار شهری تبریز با استفاده از چوب، روح تازهای را به این ایستگاه بخشیده است.
بازار مسگران، یکی از راستههای بخش شمالی مجموعه بازار تاریخی تبریز، در امتداد ضلع جنوبی میدان صاحبالامر واقع شده است. با توجه به منابع تاریخی، سابقه صنعت مسگری در محدوده میدان تاریخی صاحبآباد در دوره صفویه وجود داشته است. طی دورههای بازسازی بازار پس از زلزله سال ۱۱۹۴ هجری قمری و مشخصاً پس از سیل ویرانگر سال ۱۲۸۸ قمری، بازار مسگران دچار آسیب و تخریب گردید و در دوره ناصرالدینشاه قاجار، مجدداً به شکل امروزی آن، عملیات مرمت و بازسازی انجام شد.
دیگر اثر قابل توجه، اثری با عنوان ایوان مدائن است که در ایستگاه میدان کهن خط یک قطار شهری تبریز توسط سولماز عظیم زاده با به کارگیری کاشیکاری طراحی و اجرا شده است.
در این اثر شعرهای “ای دل عبرت بین از دیده عبر کن هان ایوان مدائن را آیینه عبرت دان” از خاقانی شروانی به تصویر کشیده شده است. انتخاب اولین بیت قصیده ایوان مدائن خاقانی شروانی با اجرای فن کاشی دستساز با نقش چلیپا که از نقوش دوران سلجوقی است، در نظر گرفته شده و تلاش هنرمند، نشان دادن فنهای خاص مکتب هنری دوران سلجوقی است. ایستگاه میدان کهن متروی تبریز به علت قرارگیری در یکی از قدیمیترین میدانهای کهن شهر که قدمت آن به سدههای نخستین اسلامی میرسد، ارزش تاریخی بسیاری دارد. همچنین طبق تحقیقات کتاب سفینه تبریز، در گوشه این میدان، خانه شاعر معروف خاقانی شروانی قرار دارد که بلاشک حضور آن بر اهمیت این ایستگاه میافزاید.
تیمچه مظفریه بازار تاریخی تبریز، اثر دیگری است که توسط سعیده خوش رنگی مقدم در ایستگاه میدان کهن طراحی و با استفاده از کاشی اجرا شده است. تیمچه مظفریه یکی از تیمچههای تاریخی بازار تبریز است که قدمت آن به دوره ولیعهدی مظفرالدین شاه قاجار در سال ۱۳۰۵ هجری میرسد. این تیمچه به دست «حاج شیخ محمد جعفر امینی قزوینی» بنا شده و از مهمترین مراکز تجارت قالی در استان آذربایجان شرقی و شهر تبریز بهشمار میرود. تیمچه مظفریه دارای دو طبقه بوده که هر طبقه از ۲۶ حجره تشکیل یافته است. طرح تابلوی کاشیکاری بر روی ۲۰۸ کاشی با ابعاد ۱۵×۱۵ سانتیمتر، تیمچه مظفریه تبریز را در کنار نقشی از فرشهای منطقه آذربایجانشرقی نشان میدهد. تکنیک نقاشی به صورت زیرلعابی با کندهکاری اجرا شده است. مواد اثر حاضر از خاک سفید آذربایجان و از مجموعه موزه سفال تبریز تهیه شده است.
مجموعه تابلوهایی که توسط سولماز عظیم زاده در ایستگاه میدان کهن در سال جاری طراحی و اجرا شده است، در نوع خود خاص و بیبدیل است.
این ایستگاه به دلیل قرارگیری در محدوده میدان کهن (یکی از میادین قدیمی تبریز، به استناد کتاب سفینه تبریز) به این عنوان نامگذاری شده است. بنابر مستندات تاریخی، منزل شاعر بزرگ خاقانی شروانی در جوار همین میدان قرار داشته است. خاقانی یکی از طلایهداران مکتب شعر آذربایجان است. به این بهانه و جهت معرفی شعرای هم عصر وی، تابلوهای این ایستگاه به معرفی بزرگان مکتب شعر آذربایجان اختصاص یافته است. آرامگاه اکثر این شعرا در مقبره الشعرای تبریز قرار دارد. در سبک کاشیها، از لحاظ ساخت، طرح و رنگ نیز به همان دوره تاریخی (دوره سلجوقی) رجوع شده است. اسامی شاعران و اثری که از آنان معرفی شده است به شرح زیر است:
نظامی گنجوی
صحبت گیتی که تمنا کند / با که وفا کرد که با ما کند / خاک چه داند که در این خاک چیست / خاک شد آنکس که بر این خاک زیست / هر ورقی چهره آزاده ایست/ هر قدمی فرق ملک زاده ایست
خاقانی شروانی
گفتی که کجا رفتند آن تاجوران اینک / زیشان شکم خاک است آبستن جاویدان / چندین تن جباران کین خاک فرو خورده است / این گرسنه چشم آخر هم سیر نشد زیشان
قطران تبریزی
فراز و نشیب است روی زمین / متاز ای برادر گشاده عنان / سخن نیک برسنج و از دل بگوی / ره راست بشناس و بیغم بران
چو من عزم تبریز کردم همی / به دل باد تبریز خوردم همی / بسی نیکوییها پذیرفتم / به شیرین زبانی بسی کوفتم / که نزدیک من باش و زائر مرو / که نیکی کنم با تو هر روز نو
مهستی گنجوی
در عالم عشق تا دلم سلطان گشت / آزاد ز کفر و فارغ از ایمان گشت / اندر ره خود مشکل خود خود دیدم / از خود چو برون شدم رهن آسان گشت
اثیرالدین اخسیکتی
در من رقم خطاپرستی همه هست / ناکامی عشق و تنگدستی همه هست / با این همه در میانه مقصود تویی / جای گله نیست چون تو هستی همه هست
مجیرالدین بیلقانی
بخدا اگر خدا روا دارد / که تو یک پشه را برنجانی / دل یک کس اگر بیازاری / نیستت بهره در مسلمانی / چون زبانت به غیبت آلوده است / قل هوالله به هرزه میخوانی
اسدی طوسی
جهان ای شگفتی به مردم نکوست / چو بینی همه درد مردم ازوست / به باغی دو در ماند ار بنگری / کزین در درآیی و زان بگذری/ کنون چون شنیدی بدو دل نبند / وگر دل ببندی شوی در گزند
فلکی شروانی
نعمت وصلت از شبی روزی من کند فلک / باز رهانم از هوس این تن چون خلال را / گر به هزار جان مرا دست رسد به جان تو / کز پی تو فدا کنم شکر شب وصال را
بدون شک استفاده از نقشهای هنری عمومی تأثیری شگرف در افزایش مطلوبیت ایستگاههای مترو داشته است و شاهد هستیم که شهروندان در مواجه با این آثار دقایقی را مکث کرده و فارغ از هیاهوی شهر، غرق در این آثار میشوند که یادگار اعصار و بزرگانی است که روزگاری در عرصه علم و ادب قلم زدهاند و نقشی نو در افکندهاند و مرغ سخنشان، بریدوار به عصر کنونی و به دست ما رسیده است. این آثار، ترجمان احوال پیشینیان و اقوال آنهاست که ما انسانهای عصر کنونی از آن رهتوشه عبرت بگیریم و بدانیم که تبریز همچون کوهی پرصلابت و استوار در بطن تاریخ، سخن از دیرینگان دارد و خود پیری است ارجمند در اعصار تاریخ که افتخار ایرانیان است.
امید میرود که در زیرساختهای عمرانی کلانشهر تبریز مقوله توجه به فرهنگ و ادب، بیش از پیش جاری و ساری باشد.