انجمن اسلامی دانشجویان دفتر تحکیم وحدت دانشگاه تبریز و جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شریف طی نامه اب خطاب به وحید جلیلی، قائم مقام رسانهملّی و دبیر ستاد تحول گفتند: چرا هنوز هم در این رسانه، صداهای متفاوت مانند"شیوه" در حاشیه اند و آنچه که در متن غلبه دارد، همان رویههای قبلی است؟
انجمن اسلامی دانشجویان دفتر تحکیم وحدت دانشگاه تبریز و جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه شریف طی نامه اب خطاب به وحید جلیلی، قائم مقام رسانهملّی و دبیر ستاد تحول گفتند: چرا هنوز هم در این رسانه، صداهای متفاوت مانند”شیوه” در حاشیه اند و آنچه که در متن غلبه دارد، همان رویههای قبلی است؟
متن نامه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
آقای جلیلی بیش از یکسال از انتصابتان در رسانهملّی میگذرد؛ با توجه به عقبهای که دراینباره داشتید و فریادی که برای تحول در رسانهملی سرداده بودید، اکنون سوالات و ابهامات زیادی دربارهی وضعیت این مجموعه وجود دارد که به تفصیل، خدمتتان عرض میکنیم.
پیش از آن که ذینفعان و محبّانِ آنگروهخشن، زبان به طعن و مذمّت بگشایند، ما دانشجویانِ عدالتخواه از شما میپرسیم؛ شما با داعیهی تحوّل و عدالتخواهی وارد رسانهملی شدید و از مدتها قبل، برای این امر برنامه داشتید؛ ۱۳ ماهی که شما در این مسئولیت هستید و ۱۵ ماهی که جناب جبلّی رئیس رسانهملی شدند، برای این که نشانههایی از این تحوّل مشاهده شود زمان کمی نیست؛ شاید آنچه که شما از داخل آن مجموعه میبینید، تغییراتی گسترده در مدیران و مسئولان رسانهای باشد، امّا آنچه که ناظرین بیرونی از خروجی صداوسیما میبینند، تداوم همان رویکرد محافظهکار و ضدمردمی است. همان رویکرد خبررسانی، همان رابطه سلسلهمراتبی نسبت به نهاد های کشور و همان رسانهای که بخشهای زیادی از جامعه، نه صدایی در آن دارند و نه سیمایی.
چرا هنوز هم در این رسانه، صداهای متفاوت مانند”شیوه” در حاشیه اند و آنچه که در متن غلبه دارد، همان رویههای قبلی است؟ چرا هنوز هم اولویت اوّل مدیران رسانهملّی، خرده فرمایشاتِ شیوخ امنیّتی و پیران بیتنشین است؟ آن روز شما فریاد زدید که رسانهملی و مسئولان آن، با قدرتمندان ملیجک اند و با مردم میرغضب. آیا امروز شرایط غیر از این است؟
صراحتا اعلام کنید، چه کسی یا کسانی مانع از تغییر رویکرد این رسانه اند؟ یکی از عوامل شکست پروژهای که سرافراز آغاز کرده بود، عدم ارتباط با بدنه اجتماعی و عدم روایت کارشکنیها در دوره مسئولیت بود؛ امروز قدرت مطالبهی عمومی مردم و فشار افکار عمومی هنوز هم وحشت اصحاب قدرت را در پی دارد و شما بدون پشتوانه مردمی، توان اصلاحات نخواهید داشت.
چه شد که بازتاب اعتراض مردم اصفهان در مهر ۱۴۰۰ در رسانهملّی صرفا یک اتفاق بود و ادامه نداشت؟ به جای تسلیم شدن دربرابر فشارها، آنچه رخ میدهد را صادقانه روایت کنید.
در نامهی آنگروهخشن، نوشته بودید رسانهملّی سالهاست در انحصار یک تیم یا باند یا مافیا یا جلسهدعایندبه است و آن تیمِ سیاستبازِ مدّعی، اجازهی تابیدن کورسویی از تحوّل در رسانهملی را نمیدهند. جناب دبیر ستاد تحوّل در رسانهملّی، مقصودتان از تحوّل این بود که صداوسیما را از چنگ آنبچههای نازیآباد و خانیآباد درآورید و به محل رفتوآمد اعضا جبهه پایداری بدل کنید؟ قرار بود شاهد افقی شدنِ یکبهیک شبکههای تلوزیونی باشیم؟ واضح است که مشکل رسانهملّی، باندی اداره شدن بود و با جایگزین شدنِ این باند به جای آن باند، تحوّلی حاصل نمیشود. اعتبار و مقبولیّت رسانهملّی با تنگنظری و تصمیمات سلیقهای شما و اسلافتان از بین رفته و حال که رقبایتان در شبکهنمایشخانگی، در جلب این اعتماد توفیق یافتهاند، نامه درخواست فیلترینگشان را صادر میکنید! اصلا فلسفهی نظارت رسانهملّی بر رقبایش چیست؟ تعارض منافع از این آشکارتر؟
.
قبلا از بودجههای میلیاردی رسانهملّی نوشتهبودید که خرجِ فحشدادن به جامعهی بیپناه ایران میشود و عدّهای آن را ارث پدریشان میدانند.
حال که زمزمههای افزایش ۴۲ درصدی بودجه رسانهملّی در لایحه بودجه ۱۴۰۲ به گوش میرسد، وقت شفافکردن مناسبات مالی رسانهملّی نرسیده است؟ رسانهای که بهنام جمهور اداره میشود چرا نباید محل هزینهکرد بودجه در آن مشخص نباشد؟ چرا قرارداد های میلیاردی با افرادی مانند مهرانمدیری، تا زمانی که درمَدارِتان هستند، مورد تاییدتان است و زمانی که از این مدار خارج شدند، به حربهی افشاگری علیهشان بدل میشود؟ پایِ چند قرارداد مشابه دیگر نیز وسط است که چون ضرورتی برای افشایش ندارید، بیسروصدا پرداخت میشود؟
در آن نامه، دیگران را از بفرمودهنویسی برحذر داشتهبودید و از ارجحیّت دادنِ آبروی مسئولین به آبروی نظام، گله کردهبودید؛ امروز خود کلاهتان را قاضی کنید؛ رسانهملّی بفرمودهگو و بفرمودهنویسِ حکمرانان نیست؟ روزی که دولت عزمِ آزادسازی نرخ ارز میکند، رسانهملّی تمام قد در خدمت دفاع از این سیاست ظاهر میشود و تنها چند ماه بعد که دولت از تصمیمش برمیگردد و نرخ ارز را تثبیت میکند، باز هم بهجای بازخواست و انتقاد، به بلندگوی تشریحِ سیاستهای دولت بدل میشود. روزی که خبر اوّل تمام رسانهها، نقد طرح مولّدسازی دارایی های دولت و نحوهی تصویب آن است، تنها سوال خبرنگار بیست وسی از وزیر اقتصاد، هدیهی جوراب روز پدر اوست! کی قرار است باور کنید که با کلیشههای دههی شصت و هفتاد نمیشود با افکارعمومی مواجه شد؟ انکار و حرفنزدن از موضوعات مطرح در جامعه، اهمیّت آن موضوعات را پیش مردم کم نمیکند، بلکه جایگاه و اعتبار رسانهرسمی کشور را نازل میکند. داشتن موضعی مستقل از کارگزاران حاکمیّت و مطالبه و انتقاد صریح از مسئولین، حداقل انتظاریست که از یک رسانه مردمی میتوان داشت. نسبتِ رسانهملّی و نهادهایی مانند مجلس، قوهقضائیه، ستاد اجراییفرمانامام و.. چیست؟ قرار است صرفا اطلاعیهها و توضیحات آنان را بازگو کنید یا موظّفید به نیابت از مردم، مسئولین این نهاد ها را در صندلی پاسخگویی بنشانید؟
خسته که نشدید؟ بیایید به سبک نامههایتان، چند قصّه را برایتان روایت کنیم؛ حالِ قصّه شنیدن دارید؟
قصّهاوّل
اواسط دیماهِ سردِ ۹۶ بود؛ رسانهملّی به بهانهی اعتراضاتی که در چند شهر کشور جریان داشت، چند برنامه زندهی انتقادی درباره مسائل کشور تدارک دید. آن روزها که تنها یک #افق داشتیم، وحید جلیلی مهمان جهانآرا بود تا درباره وضعیت کشور روشنگری کند؛ او آنروز چنان دفاعی از سرتاپای نهادهای کشور کرد که حیرت مجریبرنامه را نیز برانگیخت.
در نگاه وحیدجلیلی و در آنبرههحساس، قوّهیشیخصادقلاریجانی و مجلسعلیلاریجانی و دولتروحانی، نهادهایی مترقّی و قابل دفاع بودند.
صادقانه اگر بگوییم، آن وحید جلیلی که برای خیلیها نماد عدالتخواهی آوانگارد و تراز است، برای ما از همان روزها او عدالتخواهی درمَدار و حرفگوشکن است که هم در بندِ مصالح افراد و نهادهاست و هم محدودهینقد مشخصی دارد.
قصّهدوّم
جامجهانی ۲۰۲۲ تمام شده و عملکرد تیم ملّی فوتبال ایران با انتظارها فاصله داشت. تاج، رئیس پرحاشیهی فدراسیون فوتبال، مهمان رسانهملّی است تا درباره عملکرد فدراسیون پاسخگو باشد. با توجه به عقبهی او انتظار میرود تا مجری برنامه مواجههای انتقادی با او داشته باشد. تاج با تبختر و لحنی طلبکارانه ظاهر میشود و مجری و مخاطبین را به باد طعنه و تمسخر میگیرد!
راستش از لاتبازیَش خوشمان آمد. او بَدمَستی نکند که بکند؟ اویی که به خاطر مجوّز بازگشتش به فدراسیون، رسانهملّی باید وزیر و نهاد امنیتی و نظارتی را به صلّابه میکشید و محاکمهاش را مطالبه میکرد، با خیالی آسوده رجزخوانی میکند.
قرار بود رسانهملّی روابطعمومی حاکمیّت نباشد. قرار بود روسایقوا را نسبت به وظایفشان پاسخگو کند نه این که از دادن پاسخی درخور به یک رئیس فدراسیون نیز عاجز باشد! کم نیستند این بَدمَستها در میان مدیران کشور، که به مدد رسانهای که یقهشان را نمی گیرد، از اریکه قدرت تکان نمیخورند.
قصّهسوّم
در میانهی تابستانِ گرمِ ۱۴۰۱ هستیم؛ رسانهی متحوّلشدهی جلیلی و جبلّی گزارشی دربابِ به خطر افتادن امنیّت ملّی پخش میکند. چهره دختری مستاصل و پریشان را میبینیم که رو به دوربین اعتراف میکند؛ حدس میزنیم اگر فردی با این کیفیت در رسانه رسمی کشور بیآبرو شود، یحتمل پرونده تروریستی یا جاسوسی داشته باشد امّا او تنها یک طرف از یک دعوا داخل بیآرتی است. آری، دست به گیرندههایتان نزنید، رسانهای که باید میانجی بین گروههایمختلف مردم باشد و زخمها و شکافهای جامعه را ترمیم کند، با صراحت تمام به همین شکافها دامن میزند و یک طرفِ این دعوای بیثمر میایستد و پارهپارهشدنِ مردم را به تماشا مینشیند!
واقعا باورتان شده که این رسانه، ملّی است؟ امروز چند درصد از ملّت ایران، صدایی در این دستگاه عریض و طویل دارند؟
هنوز امید دارید که میتوان با رویکردِ نفرتپراکنِ آمنهساداتها و رضوانیها دربرابر رسانههای سعودی و غربی شانسِ پیروزی داشت؟ تا اینجای کار که هیچ، از این به بعد برای ترمیم اعتماد بر باد رفتهی مردم به رسانهملّی چه برنامهای دارید؟
حال که صندلیها عوض شده و ما در جایگاه مطالبهگری هستیم و شما در صندلی پاسخگویی، انتظار داریم رفتار مدیران قبلی را تکرار نکنید و به سوالاتمان پاسخ دهید. ما دانشجویان، آمادهی شنیدن گزارش عملکرد شما و جواب سوالاتمان هستیم و از شما دعوت میکنیم تا در دانشگاه ها حاضر شوید و در جلسهای کارشناسی، مشروح وضعیت رسانهملی را ارائه کنید.
نشستی به ششدر ولی شش نیامد!
به کوشش نیامد، به خواهش نیامد!
نشستی به سستی مگر دیو دیوان،
به کُرنش بیاید، به کُرنش نیامد!
گمان برده بودی به تقلید آرش،
کمان را کشیدی ولی کِش نیامد!
قمار اینچنین است آری برادر
نشستی به ششدر ولی شش نیامد..
حسین جنتی