سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳ | Tuesday, 7 May , 2024
سمفونی سیل/ داستان کوتاه ۲۵ بهمن ۱۳۹۵

سمفونی سیل/ داستان کوتاه

هنوز یکی دو ساعتی به غروب مانده  بود که بازهم ابرهای تیره و تار سراسر آسمان را پوشاند. روستاییان با اضطراب به آسمان چشم دوخته  و با وحشت با یکدیگر نجوا می‌کردند. این ابرهای سیاه آنها را به یاد سیل مهیب چند ماه قبل انداخته بود. مدت زیادی از گرفته شدن آسمان نگذشته بود که […]

serdivan escort adapazarı escort odunpazarı escort