حکم بالاخره اعلام شد؛ حالا دیگر خیلی‌ها می‌دانند که بنیانگذار عرفان حلقه با طناب‌دار و اعدام فاصله زیادی ندارد. حکم اعدام را شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب صادر کرده که مبتنی است بر مدارک و ادله‌های تازه که محمدعلی طاهری را مفسدفی‌الارض معرفی می‌کند. شاید اما حکم اعدام او باز هم متوقف شود، شاید دوباره حوادث […]
قلم پرس به نقل از رونامه صبح نو، این احتمالات وجود دارند چون اردیبهشت امسال حکم اعدام طاهری در شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب ارسال شد؛ دادگاهی که اکنون حکم اعدام را صادر کرده است.
اما تا اجرای حکم هنوز مرحله‌ای دیگر وجود دارد که مرحله تجدید‌نظر‌خواهی است و آقای محمد علیزاده طباطبایی، وکیل مدافع طاهری گفته است از این فرصت نیز استفاده می‌کند و به حکم اعدام اعتراض خواهد کرد.
پرونده بنیانگذار عرفان حلقه در ایران از سال ۹۰ که پایش به دادگاه باز شد تا امروز که یک‌بار دیگر حکم مرگ با طناب دار برایش صادر شده، کش و قوس‌های فراوانی داشته است. وقتی نخستین حکم اعدام او صادر شد، دیوان عالی کشور آن را نقض کرد به این دلیل که تحقیقات در مورد اتهامات سب‌النبی (اهانت به پیامبر) ارتداد، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی و فرا درمانی را ناقص تشخیص داده بود.
این تصمیم دیوان عالی سبب شد تا بابت این اتهامات برای طاهری قرار منع تعقیب صادر شود، موضوعاتی که این بار دادگاه انقلاب نتوانسته براساس آنها حکم صادر کند. در واقع آنچه ملاک صدور حکم در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب قرار گرفته، اتهاماتی هستند که برمبنای کشف مدارک جدید شکل گرفته‌اند. گفته می‌شود این مدارک، اسنادی‌اند که در منزل متهم کشف شده، از جمله چند طلسم و فیلم‌هایی که مصداق به انحراف کشاندن مردم هستند. صدور رأی برمبنای این اسناد را وکیل مدافع طاهری نیز تأیید کرده است .
جنجال رسانه‌های غربی
بی‌بی‌سی فارسی، رادیو فردا و نیویورک‌تایمز رسانه‌هایی هستند که پس از صدور مجدد حکم اعدام طاهری، گزارش‌های نسبتاً مفصلی درباره او منتشر کردند؛ گزارش‌هایی که چشم‌بسته هم می‌توان حدس زد محتوای آنها در دفاع از او و کوبیدن مراجع صدور حکم است. بی‌بی‌سی گزارش داده است که محمدعلی طاهری در سال ۸۹ با طرح اتهام‌های عقیدتی بازداشت شده و برش‌هایی از گفته‌های وکیل‌مدافعش را برجسته کرده که زندانی کردن موکلش به استناد ماده ۲۸۶ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۹۲ را زیرسوال برده است.
طبق گزارش بی‌بی‌سی، وکیل گفته است که این ماده به اتهام افساد فی‌الارض می‌پردازد که تا پیش از تغییرات سال ۹۲ با محاربه همراه بوده و شامل اقدامات طاهری نمی‌شده است.
صدای آمریکا نیز که مقاله‌ای به قلم تامس اردبرینک در نیویورک تایمز را بازخوانی می‌کرد، مدعی شده که در هفته‌های گذشته، چند نفر از حامیان محمدعلی طاهری در ایران به‌ویژه در حوالی اصفهان بازداشت شده‌اند.
این رسانه که طاهری را «رهبر معنوی» نامیده، اعلام کرده است که مخالفان او، طاهری را به روابط نامشروع با زنان متهم می‌کنند و یکی از چهره‌های اصول‌گرای ایران، او را متهم به عمل لواط دانسته است. اما گزارشی که رادیو فردا درباره بنیانگذار پرحاشیه عرفان حلقه در کشورمان منتشر کرده، متفاوت‌تر از سایر رسانه‌هاست. این رسانه با استناد به گفته‌های خواهر طاهری، مدعی است که اتهام عضویت در سازمان چریک‌های فدایی خلق نیز به برادرش تفهیم شده است.
البته جزییات پرونده محمدعلی طاهری در داخل کشور و از سوی نهادهای قضایی و امنیتی تاکنون هیچ گاه به این اندازه باز نشده ولی همان جزییاتی که از دادگاه و کیفرخواست و ادله‌های مربوط به صدور حکم منتشر می‌شود، ثابت می‌کند او همانی است که شاکیانش می گویند، یک اهانت‌کننده به مقدسات، یک مرتکب افعال حرام، یک متقلب در امور پزشکی و یک نویسنده کتاب‌های ضاله.
دست به دامان احمد شهید
محمدعلی طاهری، تاکنون آنقدر بی‌زبان نبوده که به حمایت‌های همه‌جانبه رسانه‌های غربی از او نیازی باشد. او آنقدر جسارت دارد که یک‌بار دیگر مثل تیر ماه سال ۹۳ دست به کار شده و برای نجات دست به دامن دیگران شود. او تابستان سه سال پیش در نامه‌ای به آقای‌احمد‌شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر ایران، نوشت که بازجویان و بازپرسان، او را با اعمال فشار و شکنجه روانی، به اعترافات ساختگی وادار کرده‌اند. او آنقدر جسور بود که در این نامه نوشت، به‌علت شکنجه‌های وارد شده بر او در دوران بازداشت، چهار بار اقدام به خودکشی و ۲ بار اقدام به اعتصاب غذا کرده است.
این نامه همان چیزی بود که احمد شهید می‌خواست و همه گزارشگران حقوق بشریِ ضد ایران دنبال مشابه آن می‌گردند. محمدعلی طاهری در واقع گمان می‌کرد اگر در حال غرق شدن است، بهتر است آنانی را که به دنبال عقوبت گرفتن از او هستند نیز با خود غرق کند؛ پس او چندان هم دست و پا بسته و بی‌زبان نیست که رسانه‌های غربی ادعا می‌کنند.
بازخوانی یک پرونده قطور
ما اکنون درباره مردی حرف می‌زنیم که تا سال ۹۴ هم در گفت‌و‌گو با نشریات داخلی از جن‌گیری مدرن حرف می‌زد؛ هشدار می‌داد که اجنه به ما حمله خواهند کرد و تاکید داشت که ادیان نتیجه عملی نداشته‌اند.
محمدعلی طاهری به واسطه همین حرف‌ها و رفتارهای برآمده از این اعتقادات است که حالا انتظار اعدام را می‌کشد. او البته سال ۸۰ که موسسه فرهنگی هنری عرفان حلقه را ثبت کرد و خود را با عناوین دهان‌پرکنِ بنیانگذار طب مکمل ایرانی، فرا درمانی، سایمنتولوژی و نظریه پیوند شعوری به مردم ایران معرفی کرد، گمان نمی‌برد که آفتاب بختش یک دهه بعد، به دست خودش افول کند.
او در سال‌های نخست فعالیت، مردی خوشنام بود، حتی در محافل دولتی هم رفت و آمد و با چهره‌های مطرح نظام مراوده داشت تا آنجا که آذردخت، خواهر او به رادیو فردا گفته است که برادرش در زمان جنگ عراق علیه ایران، به اسلحه‌سازی ارتش کمک می‌کرده و آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در خاطراتش نام او را آورده است. این‌ها اما اگر صحت داشته باشند مربوط به دوره اوج طاهری است؛ به دوره درخشیدن خورشید اقبالش نه مربوط به زمانی که نرم نرمک عده‌ای او را شناختند و ماهیت اصلی فعالیت‌هایش روشن شد. طاهری ابتدا به واسطه اندیشه‌هایش بازداشت نشد بلکه این شاکیان خصوصی بودند که پای او را به دادگاه باز کردند؛ کسانی که می‌گفتند از دخالت‌های او در امور پزشکی، روانشناسی و حتی خانوادگی لطمه خورده‌اند. همین رفت و آمدهای هرچند مخفیانه او به دادگاه‌ها و ایستادن مقابل قاضی در مقام یک متهم بود که هیبتش را ریخت، سقوطی که اتوماتیک‌وار بساط عرفان حلقه او را نیز به هم ریخت.
کم‌کم طاهری، مردی که سال‌ها عرفان حلقه را زیر چتر واژه‌هایی مثل درمان بیماری، فرادرمانی، تشعشع درمانی و شفابخشی به پیش می‌برد، نقاب از چهره انداخت و کسی شد که دنبال تحریف دین و توهین به مقدسات است.
عکس‌هایی که از دوره‌های آموزشی او و شاگردانش در دسترس است، طاهری را مردی نشان می‌دهد که بیشتر به دنبال مدیریت یک پارتی مختلط است نه فردی دانشمند که به دنبال درمان بیماری‌ها باشد. گزارش‌های رسیده از حاضران در این کلاس‌ها نیز دلیل خوبی است بر اینکه محمدعلی طاهری و مسترهای همکارش(مربیان کلاس‌ها) جماعتی هستند که به نام علم، برای ضربه زدن به باورهای مذهبی و اخلاق فردی و جمعی مهیا شده‌اند؛ مردی که در عرض یک دهه از فردی معمولی به بُتی ثروتمند تبدیل شد، البته بتی برای عده‌ای که تحت تأثیر مشتی حقه، رییس فرقه کیهانی و ارباب حلقه‌ها را باور کردند.
