مهدیه دختر ۱۰ سالهای است که در روستای «سهرون» از توابع بخش خاروانای ورزقان به همراه پدر و مادرش زندگی میکند. به گزارش قلم پرس به نقل از خبرگزاری فارس، مهدیه دختر خانوادهای است که تنها دارایی آنها یک گاو و ۲ گوسفندی است که از طریق نگهداری آنها تامین رزق و روزی میکنند. مهدیه […]
مهدیه دختر ۱۰ سالهای است که در روستای «سهرون» از توابع بخش خاروانای ورزقان به همراه پدر و مادرش زندگی میکند.
به گزارش قلم پرس به نقل از خبرگزاری فارس، مهدیه دختر خانوادهای است که تنها دارایی آنها یک گاو و ۲ گوسفندی است که از طریق نگهداری آنها تامین رزق و روزی میکنند.
مهدیه داستان ما دختر درسخوانی است که نمرههایش همیشه خوب و مورد تحسین خانوادهاش بوده است، او امسال ماه رمضان را کلاً روزه گرفته بود.
روز گذشته(دوشنبه) در این روستا اتفاق ناگواری رخ میدهد، پدر و مادر مهدیه که در خانه نبودند، مهدیه و یک دختر همسن و سالش برای تامین علوفه و یونجه گاو خودشان و گاو همسایه از طریق یک دستگاه گیوتین برقی اقدام میکنند.
پس از مدتی این دستگاه موقتاً از کار میافتد، مهدیه برای رفع ایراد این گیوتین به دلیل گیر کردن علوفهها در خروجی آن به تکاپو میافتد، فارغ از سهلانگاری دوستش که گمان میکرد دستگاه را از برق خارج کرده است، به علت وصل مجدد برق انگشتان دست راست مهدیه توسط دستگاه قطع میشود.
خون تمام هیکل مهدیه را آغشته میکند، انگشتان مهدیه روی زمین افتادهاند و او با تمام وجود درد میکشد.
خبر به اهالی روستا و خانواده مهدیه میرسد، بلافاصله او را به درمانگاهی در نزدیکی روستا انتقال میدهند، به طور موقت جلوی خونریزی گرفته میشود.
پدر و مادر مهدیه به دلیل عدم وجود آمبولانس و برای اینکه زمان را از دست ندهند با یک پاترول در عرض ۲ ساعت او را به تبریز میرسانند، انگشتان قطع شده دخترک در داخل یک پلاستیک پر از یخ همراه اوست!
مهدیه به بیمارستان شهدا برده میشود ولی به دلیل عدم وجود عمل پیوند در این بیمارستان او را بلافاصله به بیمارستان شهریار منتقل میکنند.تنها بیمارستانی که عمل پیوند اعضاء در آن توسط یک پزشک نامی و شناخته شده صورت میگیرد.
پزشک متخصص که از صبح چند عمل طاقتفرسا و طولانی چند ساعته و پشت سر هم انجام داده به دلیل خستگی مفرط چشمها قادر به انجام یک عمل جدید و طولانی نیست و عمل را به فردای آن روز منتقل میکند.
فردای آن روز پس از چند عمل طولانی دیگر نوبت عمل مهدیه فرا میرسد، طبق تعهد خانواده مهدیه باید ۳۵ میلیون تومان برای عمل واریز کند، حال چه این پیوند با موفقیت صورت گیرد چه ناموفق باشد!
با توجه به اینکه پدر مهدیه توان پرداخت چنین مبلغی را ندارد، توسط یکی از بستگان مبلغ ۱۰ میلیون به حساب بیمارستان واریز میکنند.
مهدیه و انگشتان قطع شدهاش به اتاق عمل منتقل میشوند، عمل چند ساعت طول میکشد. پدر و مادر مهدیه با چشمانی اشک بار پشت اتاق عمل ایستادهاند، عمل تمام میشود، مهدیه کم کم به هوش میآید، پدر و مادرش در بالین او نشسته و چشمهای نگرانشان به دست قطع شده اوست.
پس از گذشت زمانی خبر از تکان خوردن انگشتان پیوند خورده مهدیه بارقههای امید را در دل اقوام و خانواده او زنده میکند، ولی این امید موقت و زودگذر است!
به دلیل ضعف جسمانی مهدیه که امسال با روزه گرفتنهای بدون سحری تشدید شده بود، ترمیم بافتهای آسیب دیده صورت نمیگیرد، متاسفانه انگشتان قطع شده مهدیه شروع به سیاه شدن میکنند و برای جلوگیری از آسیب بیشتر عمل پیوند تخلیه میشود.
پزشک معالج نیز از این عمل ناموفق رنج میبرد چرا که از نخستین عملهای اوست که پیوند نمیخورد؛ با این حال پزشک معالج قول عمل پروتز را به مهدیه میدهد.
روز ترخیص فرامیرسد، برای ترخیص مهدیه با تخفیفی که بیمارستان در هزینههای همراه و بیهوشی اعمال کرده و سهم اندک بیمه روستایی مهدیه در یک بیمارستان خصوصی، پدر مهدیه باید ۲۱ میلیون واریز کند.
پزشک معالج با در نظر گرفتن وضعیت مالی خانواده مهدیه، تخفیفهای زیادی اعمال میکند و مبلغی نزدیک به ۱۴ میلیون را از مبلغ ۳۱ میلیون کسر میکند و مبلغی نزدیک ۸ میلیون تومان میماند که این مبلغ نیز فردای آن روز با پیگیریهای خبرنگار فارس حل میشود.
ا توجه به اینکه خبرنگاران فارس در جریان روند ترخیص و اعمال تخفیف پزشک معالج بودهاند، کلیه اخبار و شایعات مربوط به اینکه پزشک معالج از حق خود نگذشته و انجام عمل را منوط به واریز پول کردهاند، تکذیب میشود.
مدیر خبرگزاری فارس در آذربایجانشرقی از ابتدا در روند این حادثه تلخ قرار گرفته و شخصاً با حضور در بیمارستان پیگیر ترخیص مهدیه بوده است.
در این بین خبرگزاری فارس نظر به رعایت اخلاق رسانهای از پزشک معالج، دکتر خوبسیرت، گروه نوعدوستی تبسم و برخی مسؤولان استانی که در روند ترخیص این دختر ۱۰ ساله روستایی یاری رسانده بودند، نهایت تقدیر و تشکر را دارد و امیدوار است با پیگیری مسؤولان ارشد استانی مشکل عدم انجام پیوند اعضا در بیمارستانهای دولتی هر چه سریعتر حل شود چرا که بر همگان واضح و مبرهن است طیف کمدرآمد از قبیل کارگران، کشاورزان و … از جمله افرادی هستند که به سبب شغل و حرفه خود در معرض آسیبدیدگی و قطع عضو قرار دارند.