قلم پرس|| یادداشت : حبیب حسینقلی زاده، کارشناس فوریت ، دل و جانش را وقف تسکین آلام دیگران کرده است؛ تکیهگاه بیکسان و گاه آخرین دستیست که در سکوتِ اتاقی سرد، با مهر گرفته میشود. هر روز و هر شب، با چهرهای خسته اما دلگرم، از جان مایه میگذارند و رد محبتشان تا عمق جان مینشیند. چه بسیار لحظاتی که لبخندشان مرهم زخمهایی شده که درمان ندارند؛ و چه بسیار اشکهایی که در دل نگهداشتهاند تا دیگران طاقت بیاورند.
آنان فرشتگان سپیدپوشاند؛ همان پرستارانی که وقتی درد، فاصلهها را بیشتر و رنج، سایهاش را سنگینتر میکند، همواره با آرامشی بیبدیل میگویند: «نگران نباش، من کنارتم.»
باید قدردان این فرشتگان مهربان باشیم و چه بسا برخی مناسبتها مانند ۱۲ می، روز جهانی پرستار، فرصتی برای تعظیم در برابر آنها باشد؛ کسانی که در سکوت و صبوری، زندگی را به دیگران بازمیگردانند.
این روز، فرصتی است برای قدردانی از تلاشها، ایثار و فداکاریهای بیوقفه پرستارانی که همواره در خط مقدم نظام سلامت، حامی بیماران و التیامبخش آلام آنها هستند. تصور دنیایی بدون حضور پرستاران دشوار و نگرانکننده است؛ چراکه در لحظات سخت بیماری، این پرستاراناند که با دانش، صبر و محبت خود، نقش حیاتی در بهبود بیماران ایفا میکنند.
پرستاران به ما زندگی میبخشند، و همچنین به کسانی که ما را دوست دارند نیز زندگی میدهند. بنابراین، بیتردید مستحق آن هستند که یک روز جهانی ویژه به آنان اختصاص یابد.
شعار امسال روز جهانی پرستار، «پرستاران ما. آینده ما. مراقبت از پرستاران، اقتصادها را تقویت میکند» انتخاب شده است.
فلورانس نایتینگل (۱۸۲۰–۱۹۱۰)، پیشگام پرستاری مدرن، نخستین کسی بود که رویههای پرستاری امروزی را پایهگذاری کرد. او در فلورانس ایتالیا متولد شد و در طول جنگ کریمه بهعنوان پرستار خدمت کرد. نایتینگل از آموختههای خود در آنجا برای ایجاد یک سیستم جامع پرستاری پس از بازگشت به خانه استفاده کرد. در طول جنگ به او لقب «بانوی چراغ بهدست» دادند، زیرا در شبها به سربازان مجروح رسیدگی میکرد.
نایتینگل همچنین نویسندهای فعال بود که روشهای پرستاری را از طریق نوشتههایش به اشتراک میگذاشت. او آماردانی ماهر نیز بود که یافتههای خود را با استفاده از دادهها و نمودارها ارائه میداد؛ بهطوریکه یکی از نخستین اشکال نمودار دایرهای را او طراحی کرد.
نخستین کتابچه راهنمای پرستاری نیز در سال ۱۸۵۹ توسط نایتینگل منتشر شد. در سال ۱۸۷۰، با همکاری بیمارستان سنت توماس لندن که اکنون بخشی از کالج کینگ است، نخستین مدرسه پرستاری سکولار را تأسیس کرد و چندین روش بهداشتی و نظافتی از جمله استفاده از کلاه پرستاری را پایهگذاری نمود. فلورانس نایتینگل از پیشگامان پرستاری مدرن بود و از سال ۱۹۷۴، روز تولد او بهعنوان روز جهانی پرستار گرامی داشته میشود.
اما امروز که این روز را گرامی میداریم ، حال و روز پرستاری و گروه های وابسته به پرستاری ( پیراپزشکی ) چندان مساعد نیست و این افراد متخصص با پشتوانه تجربه یا در حال ترک کار خود هستند یا بفکر مهاجرت و یا اگر هم در حال کار کردن هستند ، دنبال یک شغل دیگر بوده و چند شیفته در حال کار کردن هستند تا بتوانند معیشت خود را سر و سامان بدهند .
مطالبات بحق و روی زمین مانده این پرسنل وزارت بهداشت ، چند سالی هست که زبانزد رسانه ها و مردم شده هست ، ناعدالتی در تخصیص حقوق با دیگر هم رده های سازمانی ، هر روز صدمه ای به معیشت و روان این پرسنل میزند که بنا به وظیفه کاری خود ، روز و شب و تعطیلی و اعیاد ندارند و در هر وضیعت جوی و بدی آب و هوا و هشدارهای قرمز و نارنجی و … باید در سر کار خود حاضر باشند.
در هیاهوی بحران های اقتصادی و تورم های کمر شکن، مطالبات پرسنل پرستاری و پیراپزشکی همچنان در لابلای شعارهای قشنگ و دلنواز مسئولان گم شده هست و در بوق و کرنا اخباری هست که هیچ عایدی و پول سیاهی برای این کادر نداشته و ندارد.
گاهی اگر زخمی شویم و هیچ مرهمی نباشد ، شاید اگر زخم را زیاد دستکاری نکنیم ، امید به التیام بیشتر هست ، اما وقتی فردی که خود را مسئول ترمیم این زخم ها میداند، هی نمک روی زخم میزند و زخم را دستکاری میکند، زخم را هر روز تازه تر و خونین تر میکند.
درد مطالبات مانده کادر پرستاری و پیراپزشکی به کنار ، که مسئولان همه از نبود اعتبارات و منابع داد و فغان میکنند و تمامی وعده های افزایش نرخ اضافه کاری بیست هزار تومنی و فوق العاده خاص که همه در شعار بوده و هستند و در کنار آن اخبار برخی واریزی های خاص به کارمندان وزارت نشین با عنواین مختلف و بهانه های متنوع ، انجام میشود و انتشار این اخبار در بین کادر صف ، موج یاس و ناامیدی و عدم بهبود وضیعت را تسری میدهد.
سوال جواب داده نشده این کادر صف و پیشتاز در درمان دردهای مردم این هست که اگر کمبود و نبود اعتبارات و منابع صحیح هست و قبول کردیم ، پس این بذل و بخشش های گوناگون با عناوین مختلف برای پرسنل و کارمندان وزارت نشین چگونه تامین اعتبار میشود؟
آیا سیستم های مدیریتی حاکم باید اینگونه تخم ناامیدی را در بین کادر صف بکارند؟