بیکاری را می توان به دو نوع بیکاری آشکار و پنهان تقسیم کرد. بیکاری آشکار به معنای نداشتن شغل است، یعنی فرد تمایل به کار کردن دارد ولی کاری برای او نیست. ولی در بیکاری پنهان به ظاهر فرد مشغول کار است ولی کار او تاثیری در اقتصاد کشور ندارد.قلم پرس // محمد کلامی/ تحلیلگر […]
بیکاری را می توان به دو نوع بیکاری آشکار و پنهان تقسیم کرد. بیکاری آشکار به معنای نداشتن شغل است، یعنی فرد تمایل به کار کردن دارد ولی کاری برای او نیست. ولی در بیکاری پنهان به ظاهر فرد مشغول کار است ولی کار او تاثیری در اقتصاد کشور ندارد.قلم پرس // محمد کلامی/ تحلیلگر اقتصادی –یکی از موانع رشد و توسعه اقتصادی آمار بالای بیکاری پنهان است که به مثابه ترمزی برای قطار توسعه کشور عمل می کند.
ما تعداد زیادی صنف داریم که ظاهرا افراد را مشغول به کار نموده اند، مانند نانوایی، برنج فروشی, میوه وسبزی فروشی … به قدری هم در این زمینه تخصصی عمل کرده ایم که سبزی را از میوه و گوشت سفید را از گوشت قرمز جدا کرده ایم. این مشاغل تعداد زیادی از افراد خصوصا جوان ها را که می توانستند در زمینه تولید و ایجاد ارزش افزوده برای اقتصاد فعالیت کنند جذب خود کرده اند. مساله ای که در کشور های پیشرفته شاهد آن نیستیم و سال هاست آن را با ایجاد و گسترش فروشگاه های زنجیره ای یا هایپر مارکت ها حل کرده اند. به جای فعالیت ۱۰۰ ها نفر در این مشاغل می توان با تجمیع آنها، کار را توسط ۳ یا ۴ نفر به بهترین نحو انجام داد. که این امر علاوه برکمک به اقتصاد کشور به طور مستقیم باعث صرفه جویی در وقت افرادی خواهد شد که برای خرید مایجتاج روزانه خود مجبور به تردد در چندین خیابان هستند تا بتوانند تمام چیز هایی که نیاز دارند تهیه کنند. این صرفه جویی در وقت قابل ارزش گذاری نیست زیرا یا صرف استحکام خانواده خواهد شد با اختصاص وقت بیشتر به خانواده و یا یاعث افزایش تولید برای اقتصاد می شود و نیروی جوان توانایی و استعداد خود را که با نیروی جوانی ترکیب شده صرف ایجاد ارزش افزوده و ارز آوری برای کشور خواهد کرد.
رابطه اقتصاد کشور با مردم مانند رابطه پدر وپسر در یک خانواده است . اگر پدر هزینه زندگی پسر را پرداخت کند، ظاهرا پسر مشکل مالی نخواهد داشت ولی بهبودی در وضعیت مالی خانواده حاصل نخواهد شد و اصطلاحا از این جیب به آن جیب شده است.
در اقتصاد کشور هم اگر ما نتوانیم تولید، صادرات و جذب درآمد از خارج کشور داشته باشیم، رشد اقتصادی و توسعه را تجربه نخواهیم کرد. چه بسا روز به روز با خروج جوانان از عرصه تولید و رو آوردن به مشاغل خدماتی بازگشت به عقب هم داشته باشیم.
تنها راه خروج از این وضعیت یا بهتره بحران بنامیم تقویت روحیه کارآفرینی و حمایت همه جانبه با بسیج تمام امکانات کشور برای افزایش تولید مزیت نسبی دار است. نمونه این بسیج تمام امکانات کشور برای توسعه کارآفرینی را می توان در کشور چین مشاهده کرد که دولت چین برای حمایت از تولید، اقدام به استفاده از امکانات لجستیکی ارتش برای جابجایی کالاهای صادراتی و جابجایی کالاهای تولیدی در تمام سطح کشور به صورت رایگان نموده است. یعنی تولید کننده می تواند کالایی را که تولید نموده است توسط کامیون های ارتش به تمام نقاط کشور به صورت رایگان انتقال دهد.
@economicta