در روزهایی که سخن از استیضاح احمد میدری، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، به میان آمده است، شاید نگاهی دقیقتر به عملکرد این وزارتخانه در شمالغرب کشور ضروری باشد.
در تبریز، اجرای پروژههای بزرگ بازتوانی نیروگاه حرارتی و احداث نیروگاه سیکل ترکیبی، ظرفیت تولید برق منطقه را بهطور چشمگیری افزایش خواهد داد و زمینهساز صدها فرصت شغلی مستقیم و غیرمستقیم خواهد شد.
در ارومیه نیز با توسعه طرحهای مسکن کارگری و برنامههای اجتماعی محلهمحور، روند تمرکززدایی از خدمات رفاهی و اشتغالمحور سرعت گرفته است.
اجرای سیاست انتقال حسابهای شرکتها به استان محل فعالیت، گامی مهم در جهت تقویت اقتصاد محلی و ماندگاری منافع مالی در شمالغرب کشور به شمار میرود.
این اقدامات، هرچند تدریجیاند، اما استوار و هدفمند در مسیر اصلاح ساختار رفاه و تحقق توسعه متوازن منطقهای پیش میروند.
تحلیل بسیاری از کارشناسان نشان میدهد که طرح استیضاح وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بیش از آنکه بر مبنای شاخصهای عملکردی باشد، رنگ و بوی مناسبات سیاسی و جناحی دارد.
در شرایطی که کشور بیش از هر زمان به انسجام مدیریتی و استمرار سیاستهای توسعهای نیاز دارد،
این پرسش جدی مطرح است:
آیا چنین برخوردهایی واقعاً در خدمت مردم است؟





